یک دستاورد بزرگ برای جنبش ضد زنده شکافی


خرگوش ها، خوکچه های هندی و موش ها از آزمایشگاه های کارخانجات تولید محصولات آرایشی و بهداشتی در کشورهای تحت اتحادیه اروپا، خلاصی یافتند!



با فرا رسیدن 11 مارس 2013 (مصادف با 21 اسفند 1391)، آخرین ضرب العجل اتحادیه اروپا برای کارخانجات تولید محصولات آرایشی و بهداشتی در 30 کشور تحت اتحادیه اروپا به پایان رسید و از این پس این اتحادیه متعهد به پیگرد کارخانجات متخلف می شود.

قانون اولیه منع آزمایش روی حیوانات در زمینه تولید محصولات آرایشی و بهداشتی، از مارس 2009 به اجراء در آمده بود و با پایان فرصت سه ساله برای توسعه بخشی به پاره ای از تست های سمیت حاد، این قانون از همینک به شکل جامع و کامل اجراء خواهد شد.


منبع : euractiv.com


اعطای نشان ملی حقوق حیوانات به گروه ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات

 

اعطای نشان ملی حقوق حیوانات به
گروه «ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات»

 


 بیستم شهریور 1390 برای کلیه دوستداران حیوانات ایران، یادآور خاطره تلخ سلاخی سه خرس قهوه ای توسط شکارچیانی در سمیرم می باشد. پس از اطلاع رسانی این رویداد دردآور زیست محیطی توسط دیده بان حقوق حیوانات ایران و بذل توجه گسترده اصحاب رسانه به اهمیت این موضوع، حساسیت ویژه ای نسبت به شیوع پدیده حیوان آزاری در جامعه برانگیخته شد و از آن پس بود که موارد این چنینی نقض حقوق حیوانات با توجه مضاعف رسانه ها همراه شد.

 با تلاش دیده بان حقوق حیوانات و حمایت گسترده دیگر احزاب زیست محیطی، پیشنهادی جهت ثبت رسمی بیستم شهریور تحت عنوان « روز مبارزه با خشونت علیه حیوانات » ارائه شد که هم اکنون در حال عبور از روند قانونی رسمی شدن آن می باشد.

 یکسال پس از این رویداد، در بیستم شهریور 1391 مراسم یادبودی برای این روز به همت دیده بان حقوق حیوانات و دیگر احزاب زیست محیطی برگزار شد و در طی آن، تندیس خرس قهوه ای به عنوان نشان ملی حقوق حیوانات به دکتر رامک روشنایی مقدم، مدیر و نماینده حاضر از گروه ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات در این مراسم اهداء گردید.

 گروه ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات، ضمن تقدیر و تشکر از الطاف و تلاش های بی شائبه دیده بان حقوق حیوانات، اهدای این نشان را انگیزه ای مضاعف جهت توسعه و گسترش فعالیت های خود می داند و امید آن دارد تا در آینده نیز با حفظ سیر صعودی تلاش ها و تعاملات خود در راستای احقاق حقوق حیوانات آزمایشگاهی، گام های راسخ تری برداشته و پاسخگوی حسن نظر اصحاب حقوق حیوانات باشد.

 به موجب اهدای این نشان، گروه خود را موظف می داند نسبت به تبیین فعالیت های خود، گزارشی کوتاه از فعالیت های چهارساله خود از آغاز تأسیس این گروه تا به اکنون ارائه نماید.

 

برقراری ارتباط با گروه ها و فعالان حقوق حیوانات آزمایشگاهی در اروپا، آمریکا و آفریقا:

- دریافت ابزارهای مرتبط با آموزش شفقت (سی دی های شامل نرم افزار و کلیپ های جایگزین آزمایش روی حیوانات، مانکن های آموزشی جایگزین آزمایش روی حیوانات و غیره)

- نمایندگی ملّی مؤسسه آموزش با شفقت انگلستان (interNICHE)

- ارتباطات ویژه با کمیته پزشکان برای پزشکی مسئولانه (PCRM) و مؤسسه Animalearn وابسته به انجمن ضد زنده شکافی آمریکا (AAVS)

 

حضور متعدد در کنگره های دامپزشکی و علوم دامی:

- برگزاری غرفه گروه
- توزیع و نمایش تولیدات سمعی و بصری گروه اعم از اسلاید، پوستر، استنت و غیره
- توزیع بروشورهای مرتبط با حقوق حیوانات آزمایشگاهی و دیگر جنبه های حقوق حیوانات
- توزیع سی دی های آموزش با شفقت به عنوان جایگزینی برای کلاسهای عملی دروس فیزیولوژی، آناتومی، فارماکولوژی و غیره
- توزیع مانکن های آموزشی جایگزین حیوانات آزمایشگاهی (دریافتی از نهاد های خارج از کشور)
- انتقادات مکرر از فعالیت های ناقض حقوق حیوانات آزمایشگاهی در جریان سمینارهای پژوهشی
- ارسال مقاله مرتبط با حقوق حیوانات آزمایشگاهی و جایگزین های آزمایش روی حیوانات و ارائه آن
- پاسخگویی به پرسش های شرکت کنندگان حاضر در غرفه گروه

گزارش فعالیت های گروه در کنگره های مختلف:

حضور در کنگره جراحی دامپزشکی در دانشگاه علوم و تحقیقات تهران

حضور گروه در اولين همايش ماهيان زينتی در تهران

حضور گروه در کنگره بین المللی کلینیسین های دام بزرگ

حضور در کنگره بین المللی جراحی دامپزشکی در کیش

حضور در دومین همایش ماهیان زینتی در تهران

حضور گروه در نمایشگاه ملی باغ های وحش

حضور گروه در کنگره فارماکولوژی دامپزشکی

حضور گروه در کنگره دامپزشکان بالینی ایران

حضور گروه در هفدهمین کنگره دامپزشکیایران

 

انتشار الکترونیکی نخستین شماره گاهنامه گروه ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات:

لینک گاهنامه «درمان پاک»

 

تولیدات سمعی و بصری و تألیفی گروه در خصوص جنبه های متعدد حقوق حیوانات:

- تهیه کلیپ های متعدد و پخش عمومی برخی آنها در همایش ها و کنگره های مربوطه
(برخی از کلیپ ها و فیلم های موجود را می توانید در صفحه فیسبوک و سایت گروه مشاهده کنید)

- انواع اسلایدها (یک نمونه از پاورپوینت ها) (روش هاي جايگزين آزمايش بر روي حيوانات در آموزش پزشكي)

- انواع پوسترها (مشاهده پوسترها)

- تهیه و پخش گسترده ای از بروشورهای گوناگون

- انواع استنت ها

+ لازم به ذکر است در اوان فعالیت گروه و با توجه به مهجور بودن اقدامات عملی در خصوص حقوق حیوانات، گروه همزمان به فعالیت در سایر زمینه های حقوق حیوانات از جمله تقبیح تجارت پت، تقبیح خالکوبی روی ماهی ها، تحریم سیرک ها، تحریم خرید خز و پوست حیوانات و... نیز می پرداخت.

 

برگزاری سمینار و همایش های مستقل جهت معرفی روش های جایگزین آزمایشات حیوانی:

برگزاری سمینار ابزارهای جایگزین آموزش و تحقیقات دامپزشکی در دانشگاه تهران

برگزاری همایش آموزش با شفقت در دانشگاه گرمسار و شهریار

 

عملیات نجات و آزادسازی حیوانات آزمایشگاهی:

با همکاری اساتید و دانشجویان دامپزشکی، گروه در جریان موارد ناقض حقوق حیوانات آزمایشگاهی قرار گرفته و متعاقبا نسبت به نجات و آزادسازی این حیوانات، اقداماتی را نیز انجام داده است. 

گزارش عملیات نجات و آزادسازی حیوانات آزمایشگاهی:

نجات 9 قلاده سگ از دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات

رهایی دوباره سگ‌ها از دانشکده دامپزشکی

+ برخی از فیلم های تهیه شده از آزاد سازی حیوانات توسط گروه را می توانید در صفحه فیسبوک گروه مشاهده نمایید.

 

جایگزینی اجساد تهیه شده به روش اخلاقی به جای حیوانات زنده در کلاسهای تشریح دامپزشکی:

برای نخستین بار در ایران و توسط گروه، همکاری گسترده با کلینیک های دامپزشکی و دوستداران حیوانات به منظور در اختیار قرار دادن اجساد حیوانات در دانشکده های دامپزشکی صورت پذیرفت و دامنه فعالیت های گروه در این خصوص همچنان در حال گسترش می باشد.

نمونه ای از گزارش های تهیه و جاگزین سازی اجساد توسط گروه:

اولین اهدای جسد توسط گروه ایرانیان مخالف آزمایش روی حیوانات با موفقیت انجام شد

گزارشی از موفقیت آمیز بودن تبلیغات گروه جهت اهدای جسد به دانشکده دامپزشکی

با همکاری تیم امداد رسانی به حیوانات با اهدای جسد جان دو قلاده سگ حفظ شد

 

  • تهیه اولین نرم افزارهای آموزشی نوین که به جای آزار و کشتن حیوانات در کلاس های فیزیولوژی، فارماکولوژی، آناتومی و جراحی به کار می روند. 

 این نرم افزارها توسط دکتر زرین آذر فعال حقوق حیوانات و از اعضای گروه، ساکن کالیفرنیا تهیه شد. بدین ترتیب با تجهیز شدن به چنین ابزارهای مهم و به روزی که برای نخستین بار وارد ایران شدند، در ادامه، گروه به صورت گسترده ای جهت معرفی و شناساندن آنها به دانشگاه های داخلی گام برداشت.

 

 

  • تماس با دکتر کومار استاد آناتومی دانشگاه تافتس، که ایشان طرز فیکس کردن اجسادی را که به صورت اخلاقی تهیه شده اند برای آموزش آناتومی همراه با فیلم مربوط به آن در دسترس گروه قرار دادند. با روش دکتر کومار نیازی به کشتن حیوان برای آموزش آناتومی نمی باشد.

 

  • تماس با دکتر عبود جراح اعصاب از دانشگاه آرکانزاس، که ایشان شیوه جراحی روی اجسادی که فیکس شده اند را به همراه فیلم برای گروه ارسال کرده. با روش ابداعی دکتر عبود نیازی به انجام تمرین روش های جراحی روی حیوان زنده و کشتن آنها نمی باشد.

 

  • تماس با دکتر فوزی النادی استاد آناتومی دانشگاه قاهره، جهت برگزاری کارگاه آموزشی پلاستینه کردن اجساد برای استفاده از آنها در کلاس های آناتومی در ایران. با این روش از یک جسد پلاستینه برای ده ها سال، به جای آنکه برای هر جلسه آموزش حیواناتی کشته شوند می توان استفاده کرد.

 

  • ارتباطات ویژه با دانشکده های متعدد علوم پزشکی و دامپزشکی (اعم از مسئولین، هیئت علمی و دانشجویان) در استان های تهران، البرز، کرمانشاه، خوزستان، مازندران، آذربایجان غربی،  آذربایجان شرقی، چهارمحال و بختیاری، سیستان و بلوچستان و غیره.

 

  • برگزاری جلساتی با دکتر گودرز صادقی و جلب موافقت ایشان با عدم کشتن حیوانات در کلاس های عملی فارماکولوژی دامپزشکی، ایشان برنامه ای درسی برای واحد عملی فارماکولوژی دامپزشکی ارائه کردند که در پی آن از نرم افزارهای شبیه ساز استفاده می شود و در هیچ جلسه ای حیوانی آزار یا آسیبی نمی بیند و کشته نمی شود. در ضمن ایشان نرم افزارهای مربوطه را به صورت رایگان در اختیار دانشجویان قرار دادند.

 

  • ارسال بسته کامل نرم افزارهای آلترناتیو آموزشی، به جای آزمایش روی حیوانات در کلاس به دانشکده های دامپزشکی: تهران، اهواز، بابل، ارومیه، شهر کرد، کرمانشاه، تبریز، البرز.

 

  • جذب دانشجویان مستعد به همکاری با گروه در دانشگاه های مختلف کشور و یاری رساندن به آنان جهت شناساندن روش های جاگزین سازی حیوانات آزمایشگاهی در دانشگاه های تابعه.

 

  • برقراری ارتباط و تشکیل جلسات حضوری و غیرحضوری با اساتید مختلف دانشگاه ها از جمله:

    دکتر نوروزیان – دکتر اسدی - دکتر رستمی - دکتر قمصری - دکتر منوچهری - دکتر عظمایی - دکتر بختیاری - دکتر رسولی - دکتر تشفام - دکتر زنده دل - دکتر بابا پور - دکتر رادمهر - دکتر گیلان پور - دکتر پناهی - دکتر طوطیان - دکتر خرمی – دکتر گودرز صادقی - دکتر جمشیدی - دکتر ملازم - دکتر عابدی - دکتر محمد نیا - دکتر زمردیان - دکتر گودرزی - دکتر ستاری - دکتر نوری نژاد - دکتر مسعودی فرد - دکتر موسوی - دکتر شقایق - دکتر عطائی – دکتر کوهی - دکتر قربان زاده – دکتر وجهی – دکتر سهرابی  - دکتر آل داوود - دکتر غفوریان - دکتر بابامخبر - دکتر نزاکتی - دکتر مرندی - دکتر آرامش


  • راه اندازی تیم ترجمه گروه 

با اهداف:  ترجمه مقالات تخصصی و عمومی، اخبار بین المللی، معرفی مراکز خارج از کشور در خصوص جایگزین سازهای حیوانات آزمایشگاهی، دیدگاه مشاهیر در خصوص حقوق حیوانات آزمایشگاهی و غیره.

 

  • کتاب در دست چاپ گروه که امر ترجمه آن با همکاری جمعی ار فارغ التحصیلان علوم پزشکی و دامپزشکی به پایان رسیده است.

 

  • راه اندازی هسته سایبری گروه

با اهداف: حضور در مجامع مجازی دوستداران حیوانات و تقویت و توسعه گفتمان حقوق حیوانات آزمایشگاهی، تبدیل پایگاه رسمی گروه به مرجع کامل مقالات مرتبط با حقوق حیوانات آزمایشگاهی و جایگزین های آزمایش روی حیوانات در آموزش و پژوهش پزشکی، انتشار مقالات گروه در پایگاه های پربازدید علوم پزشکی، دامپزشکی و دوستدار حیوانات، گسترش گفتمان حقوق حیوانات آزمایشگاهی در ویکی پدیا انگلیسی و فارسی و غیره.


+ جهت مطالعه بیشتر در این خصوص: دیده بان حقوق حیوانات / روزنامه اعتماد / پایگاه خبری فضای سبز و محیط زیست ایران / جکیم مهر

 

بررسی نقادانه آزمایشات حیوانی (پرده چهارم)


ترجمه: فاطمه ن.


محدودیت های علمی مدل های حیوانی



مطالعات حیوانی نه قادرند نظریه های مربوط به فیزیولوژی یا پاتولوژی انسان را تایید کنند و نه رد. تحقیقات بالینی انسانی تنها راه برای سنجش چنین نظریه هایی است. در بهترین حالت، آزمایشات حیوانی میتوانند نظریه های جدیدی را پیش رو بگذارند که شاید به انسان مرتبط باشد (101، 102). در عین حال، روش های بسیار برتر دیگری برای نیل به این نظریه های جدید نیز وجود دارد. (2، 101)

آزمایشات حیوانی چقدر ارزش دارند؟ بررسی کمیته مدرنسازی تحقیقات پزشکی روی 10 مدل حیوانی تصادفی از بیماری های انسانی هیچ تاثیر مهمی از این آزمایشات را بر سلامت انسان نیافت (103). اگرچه به امراضی که بصورت مصنوعی در حیوانات ایجاد شده بودند نامهایی متناظر با بیماری های انسانی که بنا بود شبیه سازی اش کنند تخصیص داده شده بود ولی هم از حیث دوره بالینی و هم علت کاملا با متناظر انسانی شان متفاوت بودند.

همچنین، این مطالعه نشان داد که درمانهای موثر روی حیوانات یا بر انسان تاثیر چندان نداشتند و یا اثرات جانبی شدیدی را ایجاد میکردند. (103)

زمانی که پزشکان MRMC پروژه های خاصی از تحقیقاتی حیوانی را ارزیابی میکردند، آنچه بصورت سازگار درمی یافتند این بود که ارتباطشان با درک یا درمان بیماری ها بسیار اندک یا هیچ بود. (104-110)

بازبینی MRMC آشکار ساخت از آنجایی که مدل های حیوانی با بیماری های انسانی متفاوتند، محققین نیز آن جنبه هایی از مرض حیوانی را بررسی میکردند که نمایانگر ویژگی های آن بیماری در انسان هستند و در کل تفاوتهای بنیادین ساختاری، فیزیولوژیکی و پاتولوژیکی موجود را نایدیده گرفته و کنار میگذارند.

از آنجایی که فرآیند غالب بیماریها تاثیراتی به گستردگی کل سیستم را دارد و تعداد زیادی فاکتور متداخل را در بر میگیرد، تمرکز روی تنها یک جنبه از بیماری پیچیدیگی حقیقی ارگانیزم های زیستی را اشتباه نشان میدهد. آزمایشات حیوانی بر عکس تحقیقات بالینی انسانی، به معنای دستکاری امراضی است که بصورت مصنوعی ایجاد شده اند. به علاوه، محیط بسیار غیر عادی آزمایشگاهی نیز حیوانات را تحت فشار روانی قرار میدهد و این فشار روانی با تغییر دادن نبض، فشار خون، سطوح هورمونی، فعالیتهای ایمونولوژیکی و تعداد فراوانی از سایر عملکردها، کل ارگانیزم را تحت تاثیر قرار میدهد. (111، 112)

حقیقت این است که بسیاری از «کشفیات» آزمایشگاهی صرفا انعکاسی از مصنوعات آزمایشگاهی هستند. (10، 113-119)

به عنوان مثال، نمونه مصنوعی حملات قلبی ایجاد شده در حیوانات آزمایشگاهی بصورتی مداوم محققین را گمراه کرده (117، 120). Macleod و همکارانش گزارشی از بیش از 4000 تحقیق را ارئه میدهند که کارایی بیش از 700 دارو را بر اساس مدل های حیوانی برای سکته ثابت میکردند (121).  متعاقب آن، در حدود 150 دارو وقتی در آزمایشات بالینی انسانی آزمایش شدند، هیچگونه تاثیر مثبتی برجا نگذاشتند (122).

تنها فعال کننده پلاسمینوژن نوترکیب انسانی (rt-PA) که در طول یک حمله سه سه ساعته سکته مورد نظارت قرار گرفته در کاهش علائم موثر شناخته شد اما با خونریزی داخل مغزی ده برابری مرتبط بوده و میزان زنده ماندن را افزایش نداد. (123)

David Wiebers و همکارانش اینطور استنتاج میکنند که: «در نهایت، پاسخ بسیاری از سوالات ما در خصوص پاتوفیزیولوژی و درمان سکته، در ادامه تلاش برای مدلسازی کاملتر موقعیت انسانی در حیوانات نهفته نیست بلکه در توسعه تکنیکهایی است که ما را قادر به مطالعه بنیادی تر متابولیزم، پاتوفیریولوژی و تصویر سازی آناتومیکی جزئی انسان های زنده سازند.» (117)

از سال 1990، چندصد ژن درمانی که در مطالعات حیوانی موفق بوده اند روی هزاران بیمار در سرتاسر جهان آزمایش شده اند و با این وجود تنها یک ژن درمانی، برای کودکان مبتلا به نقص حاد سیستم ایمنی X-SCID، به نظر می رسد که موفق باشد. از میان ده کودکی که با موفقیت درمان شده اند، سه نفر از آنان مبتلا به لوسمی شدند و یکی از آنان نیز به همین دلیل جانش را از دست داد – یکی از عوارض جانبی که آزمایشات حیوانی نتوانستند پیش بینی کنند – و وزارت غذا و داروی ایالات متحده (FDA) را وادار کرد تا دستور توقف چندین آزمایش ژن درمانی را در سال 2005 صادر کند. (124، 125)

بطور مشابه، یکی از روش های ژن درمانی که سگهای مبتلا به هموفیلی را درمان کرد و با سر و صدای زیادی هم همراه شد، به دلیل «مشکلات ایمنی در آزمایشات انسانی که در آزمایشات حیوانی پیش بینی نشده بودند» مانند آسیب به کبد در سال 2004 کنار گذاشته شد. (126، 127)

آزمایشات حیوانی بصورتی متداوم گمراه کننده هستند (128). Milrinone امید به زندگی رتهایی که بصورت مصنوعی به ایست قلبی مبتلا شده بودند را افزایش داد اما انسانهایی که این دارو مصرف کردند با رشد 30% نرخ مرگ و میر مواجه شدند. (129)

 Fialuridine در آزمایشات حیوانی ایمن به نظر رسید اما در 7 نفر از 15 انسانی که مصرف اش کردند منجر به از کار افتادگی کبد شد که 5 نفر از آنان جانشان را از دست دادند و 2 نفر به پیوند کبد نیاز پیدا کردند. (130)

آزمایشات حیوانی قادر به پیش بینی آنورمالی های خطرناک دریچه های قلب ناشی از مصرف داروهای رژیمی همچون fenfluramine و dexfenfluramine در انسان نبودند. (131)

درمان جایگزینی هورمونی، خطر بیماری های قلبی، سرطان سینه و سکته در زنان را افزایش داد در حالیکه آزمایشات روی موشها، خرگوشها، خوکها و میمونها نتیجه ای عکس آنرا پیش بینی کرده بودند. (132)

مسکن پرمصرف vioxx، در آزمایشات حیوانی برای قلب بی خطر و حتی مفید تشخیص داده شد اما در سال 2004 به دنبال ایجاد 320000 حمله قلبی، سکته و موارد ایست قلبی که 140000 مورد از آن کشنده بود از بازار جهانی جمع آوری و دور ریخته شد. (133)

David Graham، مدیر سازمان علم و وداروی ایمنی داروهای FDA داروی Vioxx را اینطور توصیف کرد: «بزرگترین فاجعه ایمنی دارو در تاریخ کشور و دنیا» (134)

آزمایشات حیوانی نتوانستند کوری نسبی یا کامل ناشی از مصرف داروی رایج ویاگرا برای ناتوانی جنسی در برخی مردان را پیش بینی کند. (135، 136)

به رغم آزمایشات حیوانی گسترده و دلبخواهی، واکنش های شدید منفی به دارو ها پنجمین عامل اصلی مرگ و میر در ایالات متحده یعنی عامل بیش از 100000 مرگ درسال است. (137)

در مارس 2006 در لندن، یک داروی جدید ضد التهاب به نام TNG1412 موجب واکنش های مهلکی همچون چندین مورد از کار افتادگی ارگانها در تمام 6 داوطلب فاز اول آزمایشات بالینی شد و این به رغم «اثبات ایمنی» آن در آزمایش روی میمونهایی شد که دز مصرفی شان 500 برابر دز مصرفی انسانی بود.

بسیاری از مفسرین اشاره دارند که آزمایشات حیوانی احساس کاذبی از ایمنی را موجب می شوند. این واقعه درخواست لزوم آزمایشات بازبینی ایمنی دارو و طراحی مطالعات بالینی را برانگیخت. (138)

برای اندازه گیری میزان سرطانزایی مربوط به شیرین کننده مصنوعی ساخارین با آزمایشات حیوانی، دز تطبیق یافته با وزن از ساخارین که بصورت روزانه به رتها خورانده میشود معادل 1100 بطری نوشابه حاوی ساخارین توسط انسان است. این حجم عظیم، صرفنظر از میزان سرطانزایی حقیقی عنصر، به تنهایی در سطوح عادی تماس انسانی میتواند منجر به سرطان شود. (116)

استقرا و تعمیم این داده ها به انسان با مشاهده اینکه سرطان مثانه ناشی از ساخارین تنها در رتهای نر بروز میکنند، پیچیده تر خواهد شد. بعدها مشخص شد که رتهای نر در مقایسه با ماده ها پروتئینی را در مقادیر بیشتر دارند (این پروتئین در انسان غایب است) که با ساخارین ترکیب شده و کریستال های محرک و التهاب زایی را در مثانه رتهای نر ایجاد میکرد که به سرطان منتهی میشد.

این حقیقت که برخی رتها مبتلا به سرطان شدند ثابت نکرد (و نمیکند) که آیا ساخارین در انسان سرطانزا هست یا خیر. (139)

 بصورت مشابه، شیرین کننده مصنوعی به نام آسپارتام به رغم 40 سالی که از مصرف انسانی آن میگذرد، در بیش از 9000 محصول غذایی و نوشیدنی در سرتاسر جهان بکار میرود و نامربوطی آزمایشات حیوانی با انسانها، همچنان روی حیوانات آزمایش می شود و مراجع قانون گذار همچنان مشغول ارزیابی چنین مطالعاتی هستند. اخیرا، مطالعه ای که در سال 2005 در ایتالیا روی 1800 رت انجام گرفت، افزایش خطر لنفوم و لوسمی در رتهایی که با آسپارتام تغذیه شده اند را نشان داد- اما فقط در ماده ها. (140)

یک مطالعه اپیدمولوژیکی NCI شامل 340045 مرد و 226945 زن که در نشست سال 2006 اجتماع تحقیقات سرطان آمریکا ارائه شد، نتایج آزمایش روی رتها را رد کرد. (141) در نتیجه، گرچه رتهای نر بر اثر ساخارین مبتلا به سرطات مثانه شدند و ماده ها بر اثر آسپارتام مبتلا به لنفوم و لوسمی شدند، هیچونه ریسک ابتلا به سرطان در این شیرین کننده ها در هیچیک از دو جنس در انسانها یافت نشده. دانشمندان دریافته اند که حتی در میان انسانها هم عواملی همچون جنسیت، نژاد، سن و سلامت می توانند بصورت چشمگیری کارکرد داروها را متاثر کند. (142، 143)

 شاید بهترین مثال از اختصاصی بودن اثر داروها از اثبات این مساله حاصل شود که حتی دوقلوهای تک تخمکی نیز پاسخ های مختلفی به داروها نشان میدهند و این تفاوت با بالا رفتن سن دوقلوها تشدید می شود. (144)

واضح است که استقراء میان گونه ای داده ها، خطرناکتر از درون گروهی است. بنا به آمار حیرت انگیز FDA،  92% از کل داروهایی که در آژمایشات حیوانی ایمن و از لحاط درمانی موثر شناخته می شوند، در طول آزمایشات بالینی انسانی به دلیل مسمویت زایی و یا ناکارآمدی شکست خورده و در نتیجه تایید نمیشوند. (145-147)

به علاوه، بیش از نیمی از 8% باقی مانده از داروها که تایید FDA را دریافت میکنند نیز بعدها به علت اثرات جانبی شدید و عیر منتظره یا از بازار جمع آوری میشوند و یا مجددا برچسب گذاری می شوند. (148)


منبع : mrmcmed.org


(رفرنس ها در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

شرکت های آرایشی/ بهداشتی باید در مورد آزمایش های حیوانی رو راست باشند.


ترجمه : باهر طالاری


در روند تولید و پشت پرده محصولات آرایشی و زیبایی حقیقتی زشت نهفته است :

آزمایش بر روی حیوانات جان هزاران حیوان مثل خرگوش ، خوکچه هندی ، موش و موش صحرایی وحیوانات دیگر را برای تست هایی مثل سم شناسی (Toxicology) به مخاطره انداخته و زندگی آنها را پر از درد و رنج کرده است، مثل مرسوم ترین آنها که آزمایش سوزش پوست می باشد و هر ساله برای محصولات بهداشتی و نظایر آن ها بر روی هزاران حیوان صورت می گیرد.

حرکت جدید سازمان کمیته پزشکان برای پزشکی مسئولانه (
PCRM) با نام COME CLEAN از شرکت های آرایشی می خواهد که اگر از این آزمایشات استفاده می کنند به آنان اطلاع دهند تا بتوانند به این شرکت ها در جایگزین کردن راه کارهای برتر و عاری ازظلم کمک کنند .



نمونه ای از پلیدی های پشت پرده برخی شرکت های آرایشی در مورد آزمایشات حیوانی که می تواند به سادگی با روش های غیر حیوانی جایگزین شود :

ماده شیمیایی که بر روی تیغ های اصلاح به کار برده می شود

پوست خرگوش یا دیگر حیوانات را برهنه و آغشته به مواد شیمیایی می کنند و به مدت چهار ساعت برای آزمایش تحریک پوستی یا جوش ، التهاب ، زخم و یا دیگر علائم آسیب پوست منتظر می مانند . سپس به مدت بیش از 14 روز برای تست آسیب های قابل برگشت و یا غیر قابل بازگشت پوستی مورد مشاهده قرار می گیرد .


در حالی که این آزمایشات دردناک روشی موثر و قابل قبول برای آزمایش محصولات آرایشی و بهداشتی نیستند ، و موجودات مختلف واکنش های متفاوتی در مقابل مواد از خود نشان دهند .

بنابراین آزمایش های حیوانی به طور درست و دقیق پیش بینی نمی کند که این مواد شیمیایی چه تاثیری بر پوست انسان خواهد داشت . روش های آزمایش غیر حیوانی برای سلامت عمومی بسیار ضروری است ، چون آنان می توانند نحوه واکنش و پاسخ انسان ها به محصولات و ترکیبات آن ها را دقیق تر پیش بینی نمایند .


ما در مورد این قضیه چه کارهایی می کنیم ؟

جنبش COME CLEAN از شرکت های آرایشی و محصولات بهداشتی می خواهد تا تضمین کنند که از حیوانات برای هیچ یک از آزمایشات محصولات و یا ترکیبات محصولات خود استفاده نمی کنند .

کارشناسان PCRM با شرکت هایی که از آزمایشات حیوانی استفاده می کنند کار خواهند کرد و به آنان آگاهی داده و توصیه خواهند نمود که روش های غیر حیوانی را در برنامه های خود وارد کنند تا هم محصولاتی سالم تر برای انسان ها فراهم سازند و هم حیوانات را از درد و رنج خلاص کنند .

قانون هیچ شرکت آرایشی و بهداشتی را ملزم به استفاده از آزمایش های حیوانی نکرده است . اتحادیه اروپا آزمایش های حیوانی برای این گونه محصولات را ممنوع نموده است . و بیشتر آمریکایی ها خواستار توقف آزمایش های حیوانی برای این محصولات می باشند .

یک نظرسنجی مستقل از PCRM که در سال گذشته انجام گرفت نشان می دهد که 61 درصد آمریکایی ها بر این عقیده می باشند که نباید به شرکت ها اجازه داده شود تا محصولات آرایش صورت ، کرم های اصلاحی و دیگر محصولات آرایشی و همچنین بهداشتی را بر روی حیوانات آزمایش کنند . 72 درصد از مردم آمریکا گفته اند که آزمایش محصولات آرایشی و بهداشتی بر روی حیوانات غیر اخلاقی می باشد .


-------------------------------------------------
Dr.Bernard , June 21, 2012



روش میکرودوزینگ : جایگزین آزمایش روی حیوانات در تحقیقات پزشکی

تحقیق و ترجمه : حامد صوفی


پیچیدگی های روز افزون مربوط به خصوصیات فارماکوکینتیک، فارماکودینامیک و فارماکوژنومیک داروها و روند هزینه ­بر و استهلاکی تحقیقات پزشکی، روند فعلی اکتشافات دارویی را با انتقادات بسیاری مواجه ساخته است (1). بر طبق بررسی های به عمل آمده، زمان لازم برای ورود یک دارو به بازار دارویی، تا 15 سال و هزینه های مربوط به آن، تا یک میلیارد دلار تخمین زده می شود (2). این مسئله سازمان خوراک و داروی آمریکا (FDA) را بر آن داشت تا با انتشار بیانیه ای در سال 2004 با عنوان « گذرگاه بحرانی »، نواقص موجود در روند فعلی اکتشاف دارو و نیاز به روش های نوین در تحقیقات دارویی را ابراز دارد (3).

روند فعلی اکتشاف دارو، همانگونه در شکل 1 نیز نشان داده شده است، از یک مرحله­ ی پیشابالینی و چهار مرحله ­ی بالینی (موسوم به فازهای 1 تا 4) تشکیل می شود. در این بین، مطالعات حیوانی، سهم قابل توجهی از مراحل اکتشافی دارو را به خود اختصاص داده است (4).



شکل 1. روند فعلی تحقیقات اکتشافی دارو


روش میکرودوزینگ (microdosing) موسوم به فاز صفر، که به منظور تسریع در روند اکتشافی دارو، طراحی شده است، از حجم قابل توجهی از مطالعات حیوانی کاسته و جایگزین پیشنهادی مناسبی برای تحقیقات حیوانی در مراحل ابتدایی اکتشاف دارو خواهد بود (4). شکل 2، توضیحات مزبور را به صورت شماتیک بیان می دارد.


شکل 2. روش میکرودوزینگ به عنوان جایگزین آزمایشات حیوانی در تحقیقات پزشکی


سابقه ­ی مطالعاتی و عملیاتی روش میکرودوزینگ، به دهه­ ی اخیر باز می گردد (5). میکرودوز، عنوانی است که به مقادیر بسیار پائین از مواد مؤثره­ ی دارویی اطلاق می گردد (6). این مقدار، به طور تقریبی برابر با یک صدم دوزهای فارماکولوژیک دارویی بوده و بنابراین با به کار گیری مقادیر اندک داروها، احتمال بروز عوارض جانبی و سمیت حاصل از تزریق مواد انتخابی به داوطلبین انسانی به میزان زیادی پائین می آید. در واقع با کمک این روش، با حفظ اثرات فارماکوکینتیک داروها، سد ناشی از بروز اثرات فارماکولوژیک و توکسیکولوژیک که عامل محدود کننده بسیاری از پژوهش های انسانی می باشد، برچیده خواهد شد (5).

اساس این روش، مبتنی بر این واقعیت می باشد که بسیاری از روندهای کنترل فارماکوکینتیک، غیر وابسته به سطوح خونی داروها بوده و از این رو در پژوهش های بررسی خصوصیات فارماکوکینتیک داروها، امکان استفاده از مقادیر بسیار پائین داروها میسر می شود. پیشرفت های تکنولوژیک در خصوص ردیابی دقیق تر مواد شیمیایی و ظهور دستگاه اسپکترومتر شتاب دهنده ی جرمی (AMS)، قدرت عملکرد این روش را به میزان زیادی بهبود بخشیده است (4).

FDA لازم به ذکر است که در توسعه­ ی میکرودوزینگ، تعیین سقف مقادیر کاربردی در این روش را نیز در دستور کار خود قرار داده است (7). از این رو، یک کاربرد دیگر میکرودوزینگ، در تعیین حداقل مقادیر پیشنهادی جهت انجام مطالعات فاز نخست خواهد بود. با استفاده از این روش، هزینه های مربوط به انجام فاز نخست اکتشاف دارو تا ده درصد کاهش خواهد یافت. سرعت نتیجه­ دهی بالا، استفاده از مقادیر پائین داروها و حذف حجم کثیری از مطالعات حیوانی از دیگر مزایای بارز این روش تحقیقاتی می باشد (1).

مطالعات به عمل آمده، کارایی این روش به عنوان یک جایگزین مناسب در مراحل اولیه اکتشاف دارویی را تأئید نموده اند (8). هم اکنون نیز این روش به عنوان یک متد تحقیقاتی در مطالعات بالینی مورد استفاده قرار می گیرد (9, 10).

 


references

1

Rani PU, Naidu MU. Phase 0 - Microdosing strategy in clinical trials. Indian J Pharmacol. 2008 Nov;40(6):240-2.

2

DiMasi JA, Hansen RW, Grabowski HG. The price of innovation: new estimates of drug development costs. J Health Econ. 2003 Mar;22(2):151-85.

3

U.S. Department of Health and Human Services FaDA. Innovation or Stagnation:  Challenge and Opportunity on the Critical Path to New Medical Products.  2004; Available from: www.fda.gov/ScienceResearch/SpecialTopics/CriticalPathInitiative/CriticalPathOpportunitiesReports/ucm077262.htm.

4

Rowland M, Professor E, Manchester Uo. Microdosing and the 3Rs. National Centre for the Replacement, Refinement and Reduction of Animals in Research; 2006; Available from: http://www.nc3rs.org.uk/downloaddoc.asp?id=339&page=193&skin=0.

5

Tewari T, Mukherjee S. Microdosing: concept, application and relevance. Perspect Clin Res. 2010 Apr;1(2):61-3.

6

 Garner RC, Lappin G. The phase 0 microdosing concept. Br J Clin Pharmacol. 2006 Apr;61(4):367-70.

7

Bertino JS, Jr., Greenberg HE, Reed MD. American College of Clinical Pharmacology position statement on the use of microdosing in the drug development process. J Clin Pharmacol. 2007 Apr;47(4):418-22.

8

  Lappin G, Kuhnz W, Jochemsen R, Kneer J, Chaudhary A, Oosterhuis B, et al. Use of microdosing to predict pharmacokinetics at the therapeutic dose: experience with 5 drugs. Clin Pharmacol Ther. 2006 Sep;80(3):203-15.

9

Croft M, Keely B, Morris I, Tann L, Lappin G. Predicting drug candidate victims of drug-drug interactions, using microdosing. Clin Pharmacokinet. 2012 Apr 1;51(4):237-46.

10

Calvert AH, Plummer R. The development of phase I cancer trial methodologies: the use of pharmacokinetic and pharmacodynamic end points sets the scene for phase 0 cancer clinical trials. Clin Cancer Res. 2008 Jun 15;14(12):3664-9.

 

نظريه اخلاق و جنبش نوین آزادی بخش حیوانات

پیتر سینگر

برگردان به فارسی : حجت صوفی


چرا شمپانزه ها را در مراکز هولناک پژوهشی گرفتار می کنیم و آنها را در آزمایشات گوناگونی با  وارد آوردن دردهای شدید جسمی و روحی گرفته تا  قتل، به کار می بریم اما هیچ گاه درباره انجام دادن عمل مشابه ای روی انسانهای عقب افتاده ای که توانایی های ذهنی بسیار کمتری از آنها دارند، ایده ای به ذهن راه نمی دهیم؟ تنها پاسخ ممکن این است که شمپانزه، صرف نظر از درجه هوشش، انسان نیست در حالی که انسان عقب افتاده صرف نظر از کند ذهنی اش، یک انسان است.

این " گونه سالاری" ست به شکل ناب و بی شائبه اش  و به اندازه ی بیش تر ِ  نژاد پرستی های پر حاشیه، غیر قابل دفاع است. هیچ بنیان اخلاقی برای پر اهمیت جلوه دادن عضویت در یک گونه ی به خصوص تا حد یک ویژگی اخلاقی سرنوشت ساز وجود ندارد.از نقطه نظر اخلاقیات ، همه ی ما در وضعیت یکسانی قرار می گیریم چه دو پا باشیم چه چهارپا یا به کلی فاقد پا.

به مشکل ترین بخش فلسفه ای که مبنای نظری جنبش آزادی بخش حیوانات می باشد رسیده ایم، اما برای پیش گیری از سوء تعبیر، بهتر است نخست کمی درباره این پنداشت مساوات طلبانه توضیح دهم.

این معنایی ندارد که حیوانات دقیقا همه ی حقوقی را داشته باشند که من وشما داریم. آزادی جویان حیوانات، تفاوتهای آشکار میان اعضای گونه ی ما و سایر گونه ها را دست کم نمی گیرند.حق رای، آزادی بیان و آزادی تعلق مذهبی، هیچ کدام به کار دیگر حیوانات نمی آید. به همین منوال چیزهایی که باعث آزار انسان ها می شود، ممکن است آزار بسیار کمتری یا حتی هیچ آزاری به حیوانات دیگر برساند. اگر من گروهی گاو را در یک وسعت جغرافیایی محدود کنم، فکر نمی کنم به آنها هیچ آسیبی رسانده باشم، از طرف دیگر اگر دسته ای از انسانها را در همان مرزها گرفتار کنم، اطمینان دارم که بسیاری از انها معترض خواهند شد که  با وجود جذابیتهای زیست محیطی آنجا، به انها به طور قابل ملاحظه ای آسیب می رسانم حتی اگر  به آنها اجازه داده شود که دوستان و خانواده هایشان را به آنجا بیاورند. انسانها به کوهنوردی ، اسکی، به دیدن نقاط مختلف دنیا و فرهنگهای متنوع  علاقه مندند. گاوها چراگاه های سرسبز و سرپناه هایی در مقابل هوای بد را دوست دارند. از این رو گرفتن حق مسافرت خارج از مرزهای آن وسعت جغرافیایی ، به شکلی برجسته، محدود کردن حقوق شان تلقی می شود.

اینک مثال دیگری را مطرح می کنم که به مشکلاتی واقعی در خصوص نحوه ی رفتارمان با حیوانات اشاره دارد، فرض کنید تصمیم داریم برای انجام یک پژوهش مرگبار علمی بر روی انسانهای نرمال بالغ ، آنها را به طور تصادفی از پارکهای عمومی بدزدیم. به زودی ترسی بر آنها غالب خواهد شد. هولناکی این گرفتاری، رنج مضاعفی بر دردی که در طی آزمایش متحمل می شوند، به آنها اعمال می کند.همین آزمایشات بر روی حیوانات غیر انسان ، در مجموع آزار کمتری در پی دارد زیرا ترسی از بابت گرفتار شدن به دل راه نمی دهند. مایلم اضافه کنم که اگر قرار باشد این پژوهش الزاما انجام شود، دلیلی برای ترجیح حیوانات غیرانسان که قابل مقایسه با یکسان پنداشتن خواست همه ی گونه هاست، در دست داریم. و یک نکته دیگر را لازم به یاداوری می دانم : هیچ چیزی در این ترجیح به این واقعیت که انسانهای بالغ ، اعضای گونه ی ما هستند مربوط نمی شود. توانایی آنها در آگاهی یافتن از اتفاقی که قرار است برایشان بیافتد تعیین کننده است. اگر به جای انسانهای بالغ، انسانهای دارای معلولیت ذهنی –  شاید بی سرپرست و سرراهی – را در نظر گیریم، در همان موقعیت یکسان با حیوانات غیر انسان در عدم توانایی کسب آگاهی مورد نظر قرار می گیرند. با پی گیری استدلال بالا – ارزیابی رنج کلی- ، انجام آزمایش روی حیوانات غیر انسان را مورد قضاوت قرار می دهم. باید از خودمان بپرسیم که آیا آماده ایم که به آزمایش مشابه ای روی انسانهایی با همان درجه ی آگاهی از آنچه قرار است برایشان رقم بخورد، اجازه بدهیم. اگر بپذیریم که این آزمایش می تواند بر روی میمونها و نه معلولان ذهنی بی سرپرست انجام شود ، ترجیحی از بابت انسان بودنشان قائل می شویم که نقض اصل یکسان پنداری خواست همه ی گونه هاست.

در مثال یادشده برای انسانهای نرمال بالغ توانایی ذهنی عالی تری فرض کرده ام که به رنج کشیدن بیشترشان منجر می شود. مهم است که در نظر گیریم در سایر موقعیت ها این حیوانات اند که ممکن است آزار بیشتری تجربه کنند، درست به این دلیل که نمی توانند بفهمند چه اتفاقی دارد می افتد. اگر یک حیوان وحشی را به زور در اختیار گیریم به این منظور که قرار باشد کمی بعد آزاد شود ، ممکن است واقعا نتواند نیت نسبتا مسالمت جویانه ی ما را از تهدیدی برای حیاتش تشخیص دهد. آنچه او تجربه می کند احتمالا ترسی فراگیر خواهد بود.

به این ترتیب ابعاد اخلاقی گرفتن حق حیات بیش از پیش پیچیده تر خواهد شد. درباره ی مواردی که تصریحی قانونی درباره ی کشتن انسانها وجود دارد، مناقشه ی پر حرارتی در جریان است، از این رو نباید جای شگفتی باشد که تصمیم گیری پیرامون اینکه آیا حیوانات غیر انسان نیز حقی برای حیات دارند یا خیر ، دشوار به نظر برسد. در صورتی که گرفتن حیات یک نوزاد  بی سرپرست با صدمه ی مغزی شدید، امری غیراخلاقی باشد، گرفتن حیات یک سگ یا یک خوک نیز به همان میزان غیراخلاقی ست زیرا توانایی ذهنی مشابه ای با نوزاد یادشده دارند. از سوی دیگر، شاید سپردن نوزاد به کام مرگ چندان هم غیر اخلاقی نباشد- چرا که با همه اینها،بسیاری از مردم فکر می کنند باید برای خاتمه ی زندگی چنین نوزدانی مجوزهایی درکار باشد و نوزادی که به این ترتیب، اسباب زنده ماندنش فراهم نمی شود هم چون کسی که به قتل می رسد، خاموش می گردد. در واقع ممکن ست مطرح شود که آمادگی ما برای نجات دادن یک حیوان غیر انسان  از تیره روزی اش در شرایطی که امیدی برای ماندنش متصور نیستیم، تنها جنبه ای است که در ان به شیوه ای به خواهانه با حیوانات بهتر از انسانها رفتار می کنیم.  

تاثیر پافشاری سنت یهودی - مسیحی بر ماهیت شبه خداوندی بشر در هیچ کجا مانند آموزه ی رسمی غرب درباره ی تقدس بشر آشکار نیست.آموزه ای که به زندگی بسیاری از انسانهای با صدمه مغزی که در وضعیتی ناامیدکننده و چاره ناپذیر گرفتار آمده اند، نسبت به زندگی یک شمپانزه ارجحیت می دهد. تنها دلیل این ترجیح غریب البته این است که شمپانزه عضوی از گونه ی ما نیست و انسان نباتی هنوز به لحاظ زیستی ، انسان است. این آموزه با پذیرش سقط جنین که قتل موجودی از اعضای گونه ماست و نیز با به زیر سوال بودن به کارگیری همه ی توانایی تکنولوژی مدرن پزشکی برای نجات انسانها در همه ی موارد{مباحث بیواتیک پیرامون اتانازی-م}، به سستی گراییده است.

به عقیده ی من، از دهه ی فعلی با گرایشی پراهمیت و متفاوت نسبت به تقدس زندگی انسان مواجه شده ایم .دیگر صرف  عضویت یا عدم عضویت در گونه ی انسان برای قضاوت اخلاقی کافی به نظر نمی رسد و جای آن را دیدگاه جامع تری گرفته است که در آن خصوصیات و توانایی های ابژه ی قضاوت اخلاقی جایگاه بنیادینی دارند. چنین دیدگاهی تمایزهای پیشین را مورد تردید قرار می دهد اما هم چنان قتل موجودات واجد قابلیتهای همسان با انسانهای بالغ را نسبت به قتل موجوداتی که فاقد چنین قابلیتهای ذهنی هستند و همواره بوده اند، در پایگانی اخلاقی ارزشگذاری می کند.

این تبعیضی ست که برای گونه ی خود قائلیم و ما را به این باور سوق می دهد که چالش اخلاقی بیشتری در گرفتن حیات یک انسان نرمال نسبت به مثلا یک ماهی وجود دارد. اگر دلیلی برای تمایز یادشده ارائه شود این خواهد بود که انسان نرمال امیدها و برنامه هایی برای آینده دارد؛ از این رو گرفتن حیات انسان بر باد دادن چنین برنامه هایی خواهد بود، اما ماهی تا آن اندازه که من می دانم، تصور چندان روشنی از خود به عنوان موجودی دارای آینده و گذشته ندارد و از این رو قتل ماهی جلوگیری از تحقق پیدا کردن هیچ برنامه ای یا دست کم هیچ برنامه ی درازمدتی را موجب نمی شود. تاکید می کنم که این به معنای کم اهمیت بودن قتل ماهی به لحاظ اخلاقی نیست؛ اگر ماهی ها توانایی لذت بردن از زندگی شان را دارند که من هم می پندارم دارند، با اجازه دادن به آنها برای ادامه ی زندگی شان عمل بهتری در مقایسه با پایان دادن غیر ضروری به زندگی شان انجام می دهیم گرچه از بین بردن یک ماهی زنده به اندازه ی قتل غیر ضروری یک انسان نرمال بالغ اشتباه نیست.

بنابراین جنبش آزادی بخش حیوانات نمی گوید که همه ی موجودات زنده ارزش یکسانی دارند یا اینکه همه ی خواستهای انسان و سایر حیوانات بی توجه به اینکه آنها چه هستند، کیفیت یکسانی دارد. دیدگاه جنبش این است که از آنجایی که حیوانات و انسانها تمایلات مشابه ای دارند- برای نمونه جلوگیری از وارد آمدن درد فیزیکی- با عدم شتابزدگی بر عنوان کردن اینکه آنها انسان نیستند، این تمایلات مشترک را کانون قضاوت اخلاقی قرار می دهد. این مسئله ای ساده است اما با این وجود بخشی از یک تغییر بنیادین و قابل دستیابی در آینده ی دور در اخلاقیات است.

این انقلاب در سرانجام مسیر طولانی پیشرفت اخلاقی به ثمر می نشیند. من نمی توانم کاری بهتر از بازگو کردن جملات آن پژوهشگر برجسته ی تاریخ اندیشه ی قرن نوزدهمی W.E.H.LECKY  انجام دهم. وی در کتابش یا عنوان تاریخ اخلاقیات اروپایی نوشته است :  " زمانی مهرورزی نیک خواهانه منحصر به اعضای خانواده بود ، به تدریج گسترش یافت و نخست دسته هایی از مردم، سپس یک ملت، بعد یک گروه از ملت ها و آنگاه همه ی انسانها را شامل شد و در پایان نفوذش بر چگونگی رفتار انسان با حیوانات حس می شود. " او آنچه اکنون آزادی جویان حیوانات اظهار می دارند را پیش بینی کرده بود. در مراحل ابتدایی پیشرفت مان، اغلب انسانها به اخلاقی قبیله ای متعهد بودند. اعضای آن قبیله محافظت می شدند اما اعضای سایر قبائل تقریبا تا هر اندازه که ممکن بود مورد غارت یا قتل واقع می شدند. به تدریج حلقه ی محافظت وسیع تر شد با این وجود تا همین 150 سال پیش، سیاه پوستان را وارد آن نکرده بودیم. آفریقایی ها به اسارت گرفته می شدند و آنها را برای فروش با کشتی به امریکا می آوردند. در استرالیا ، سفیدپوستان، بومی ها را به عنوان موجوداتی دست و پاگیر به همان  مناسبتی که کانگوروها امروزه از بین می روند، حذف می کردند. به همان شیوه که زمانی فراسوی اخلاق جنجالی نژاد پرستانه پیش روی کرده ایم ، امروزه در عصر دامداری صنعتی، در عصر به کارگیری حیوانات به صورت ابزار پژوهشی صرف، در عصر شکار نهنگ ، فک، کانگورو و در عصر نابودی حیات وحش باید ورای اخلاق گونه سالار حاکم گام هایی به پیش برداریم. بایستی آخرین مرحله را در گسترش حلقه ی اخلاقیات متحقق ساخت. مقالات پیش رو در نظر و عمل نشان می دهد چگونه این امر ممکن است انجام شود ... .

* In PETER SINGER (ed), In Defense of Animals, New York: Basil Blackwell, 1985, pp. 1-10

حیوانات متعلق به آزمایشگاه نیستند


تصور کنید که ساکنان یکی از کرات آسمانی مثلا سیاره ایکس که از نظر تکنولوژی از ما پیشرفته‌تر می‌باشد به کره‌ی زمین آمده و چون بواسطه‌ی تکنولوژی برتر قدرت غلبه بر ما را دارند تعدادی از انسانها را از خانه و محل زندگی طبیعی خود جدا نموده به اسارت و برای انجام آزمایشات مختلف نزد خود نگه دارند و در پروسه‌ی انجام این آزمایشات ناگیز ما را در شرایط نامطلوب و بعضاً شکنجه‌آور جسمی و روحی قرار دهند. شکممان را بدرند، برمغزمان الکترود فرو کرده شوک الکتریکی‌مان دهند، دست و پایمان را بشکنند، چشممان را کور کنند، در گرسنگی و بی‌آبی نگاهمان دارند و ما را به امراضی که بصورت طبیعی از آن ما نیستند دچار نمایند. همه و همه البته برای اینکه پروسه‌ی بیماری، تأثیر حالات مختلف بیولوژیک بر بدن و درمان جراحات وارده را کشف کنند.

طبعاً اگر این موجودات دلیل اسارت و شکنجه و آزمایش برروی ما انسانها را کنجکاوی در مورد شناخت موجودی به نام بشر اعلام کنند. شاید عملشان بتواند برای برخی قابل توجیه باشد. حال آنکه اگر این موجودات دلیل اسارت و آزمایشات روی انسانها را بدست آوردن اطلاعات در مورد خود و سلامتی خود اعلام کنند بدون شک برآنها بشدت خواهیم خندید. زیرا که آزمایش روی انسانها می‌تواند در مورد انسانها اطلاعات بدست دهند و نه در مورد ساکنان کره‌ی ایکس.

حال فرض کنید که مخارج این سفر اکتشافی به کره‌ی زمین ازطرف یکی دو کمپانی بزرگ و قدرتمند سیاره‌ی ایکس و به قصد بهره‌برداری احتمالی مالی تأمین گردیده. آنگاه است که نه تنها اسارت انسانها و آزمایش روی آنها توجیه گردیده بلکه برای پیشبرد علم پزشکی و ساکنان کره‌ی ایکس ضروری نیز اعلام می‌گردد و در این رابطه، محصولات حاصله از آزمایشات انسانی برای فروش وارد بازارهای کره‌ی ایکس گردیده و این چرخه به کمک تبلیغات وسیع و دامنه‌دار ادامه پیدا خواهد کرد.

احتمالاً در ابتدا توسط تعدادی از ساکنان کره‌ی ایکس اعتراضاتی به این عمل کمپانی‌های بزرگ آن سیاره صورت خواهد گرفت. هرچند پس از چندی، در یکی دو نسل بعد با فراموش شدن چگونگی آغاز این پروسه، به کمک تبلیغات دامنه‌دار، با غلبه‌ی عادت و از دست رفتن حساسیت به وضع موجود، اسارت انسانها و آزمایش بر روی آنان بصورت یکی از ارگانهای اجتماعی پابرجا، عادی، ناگزیر و غیرقابل اجتناب چنان در جامعه ریشه خواهد دوانید که حیات جامعه و سلامتی ساکنان کره‌ی ایکس بدون آن امکان ناپذیر تلقی خواهد گردید.

این است آنچه که واقعیت آزمایش بر روی حیوانات را می‌سازد.

نیازی به این نیست که ثابت کنیم آزمایشات پزشکی برروی حیوانات غیراخلاقی است. اینرا هرکس که از وضعیت و چگونگی انجام این آزمایشات و شکنجه و آزاری که در این رابطه به حیوانات وارد می‌شود آگاه باشد خواهد پذیرفت. اینرا هرکس که به حق طبیعی حیات برای هر موجود زنده در طبیعت باور داشته باشد قبول خواهد کرد.

نیازی به این نیز نیست که ثابت کنیم که علیرغم تشابهات فراوان، فیزیولوژی و کارکرد بدن انسان با سایر حیوانات متفاوت است و به همین دلیل انسان انسان است و میمون میمون و سگ سگ. تفاوت فیزیولوژیک نه تنها در بین انواع و گونه‌های حیوانی بلکه در میان افراد یک گونه، در میان افراد یک خانواده، و حتی در یک فرد مشخص در زمانهای مختلف و مقاطع مختلف نیز به نحو چشمگیری موجود است. به دلیل همین تفاوت فیزیولوژیک است که پس از چندین دهه آزمایش برروی شمپانزه‌ها که نزدیکترین خویشاوندان انسان می‌باشند و با صرف سرمایه‌های هنگفت مالی و جانی هیچیک از هشتاد و چند واکسن از میان صدها واکسنی که گفته می‌شد برای جلوگیری از بیماری ایدز و هپاتیت C در شمپانزه‌ها تأثیرات مثبت داشته‌اند در انسان کارگر نیفتاده است. براستی که اگر این سرمایه و این همه وقت و انرژی صرف راه‌های دیگر جز استفاده از حیوانات می‌شد چه بسا که امروز از نظر مقابله با این بیماریها در جای دیگری ایستاده بودیم.

پس اگر باور داریم که آزمایش روی حیوانات غیراخلاقی بوده و در اثر تجربه نیز دریافته‌ایم که بواسطه اختلافات غیرقابل انکار بین حیوانات و انسان آزمایشات پزشکی برروی حیوانات با وجود صرف انرژی فکری و مالی فراوان در بسیاری از موارد بی‌نتیجه و در دیگر موارد حتی خطرناک نیز بوده است و امروزه با پیشرفت تکنولوژی روشهای جایگزین سالم‌تر، بی‌خطرتر و صرفه‌جویانه‌تری وجود دارند چرا این ارگان اجتماعی همچنان تبلیغ گردیده در برابر موج روشهای نوین به مقاومت و پایداری ادامه می‌دهد؟

به همان دلیل که با اینکه می‌دانیم که جای پای حرکت امروزین بشر بر کره‌ی زمین اثری مخرب و ماندگار باقی گذارده و می‌گذارد همچنان به همان حرکت ادامه داده همان روش زندگی و تکنولوژی مخربی که حیات این کره را به مخاطره انداخته را دنبال می‌کنیم. به همان دلیل که با اینکه می‌دانیم بخش اعظم بیماریهایی که امروزه بشر با آن دست در گریبان است نه با مصرف دارو بلکه با تغییر نوع تغذیه و شرایط زندگی و با هزینه‌یی ناچیز قابل پیشگیری  و درمان است. هنوز هم به جای گسترش این دانش در میان مردم با برباد دادن هزینه‌های هنگفت و صرف انرژی بیهوده به دنبال دارو و درمان در آزمایشگاه‌ها می‌گردیم.

آزمایشات پزشکی ـ دارویی روی حیوانات یک صنعت چند بلیونی با بهره‌های نجومی است. سیستم پزشکی مدرن که تجویز دارو و در نتیجه آزمایش برروی حیوانات از اصول اساسی زیست آن می‌باشد متشکل از شرکتهای چند ملیتی داروسازی، مؤسسه‌های عظیم بیمه‌های درمانی،  کمپانی‌های بزرگ تولید تکنولوژی‌های وابسته و ارتشی از مراکز آکادمیک، آموزشی و درمانی می‌باشد. آنچه که ثابت و برقرار است خود را تنها راه حل موجود دانسته و می‌نمایاند. آنچه ثابت و برقرار است در برابر تغییر به مقاومت برخاسته و می‌خیزد… حال آنکه تغییر گریز ناپذیر است.

در تاریخ چند میلیون ساله‌ی زیست و حرکت بشر براین کره‌ی خاکی استفاده‌ی منظم و همه‌گیر حیوانات در آزمایشات پزشکی به تاریخ کوتاه دویست ساله‌ی طب مدرن باز می‌گردد. این تجربه‌ی کوته بینانه، دردناک و غیرانسانی، این اشتباه بزرگ بشر در شکنجه و نابودی این جانهای مهربان و این چهره‌های شگفت آفرینش که در شبکه‌ی گسترده‌ی طبیعیت حیات ما به حیات آنها و حیات آنها به حیات ما وابسته است ازلی نبوده و ابدی نیز نخواهد بود.

نیاز به تغییر و گلایه‌های آنرا در ارکان اجتماعی و در اندیشه و برداشت بشر از حرکت و ارتباط خود  با دیگر اشکال حیات دراین کره‌ی خاکی و دیگر کرات شاهدیم.

از شما خواننده‌ی گرامی نیز دعوت می‌کنیم که با ما پیشگامان و پایه‌‌گزاران ایرانی جنبشی که حیوانات را نه متعلق به آزمایشگاه‌ها بکله از آن طبیعت می‌داند همگام شده عطوفت و مهربانی را به قلبهای خود و به حرکت و تجربه خود در این جهان بازگردانیم.


دکتر زرین آذر

دارای بورد تخصصی در بیماری‌های داخلی، دستگاه گوارش و کبد
پزشک تغذیه و درمان طبیعی بیماری‌ها
کالیفرنیای جنوبی

بررسی نقادانه آزمایشات حیوانی (پرده دوم)


الف - نمونه های انتخابی


1.      سرطان 

در سال 1971، لایحه ملی سرطان "جنگی علیه سرطان" را آغاز نمود که بسیاری از حمایتگران مالی اش پیش بینی می کردند تا سال 1979 قادر به درمان سرطان خواهد شد. اما در عوض، این برنامه تحقیقاتی چند بیلیون دلاری به یک شکست مبدل شد. نرخ کلی متعادل شده از لحاظ سنی مرگ و میر ناشی از سرطان برای دهه ها تا سالهای 1990 بصورت متناوبی افزایش یافت (35، 36). زمانی هم که این نرخ کاهش پیدا کرد، علتش کاهش میزان مصرف سیگار بود (37).

برای ترغیب به ادامه پشتیبانی برای تحقیق روی سرطان –که اکنون به تنهایی در آمریکا از مرز 2 بیلیون دلار در سال گذشته است- محققین و گردانندگان آن، افکار عمومی را منحرف کرده اند. در سال 1987، سازمان عمومی حسابرسی آمریکا (GAO) دریافت که آمار سازمان ملی سرطان (NCI) «بصورتی مصنوعی ارقام مربوط به پیشرفت حقیقی را بالا برده است.» و اینطور نتیجه گیری کرد که حتی آمار ساده زندگی 5 ساله نیز دستکاری شده اند (38). یعنی مثلا NCI، حتی اگر بیمار پس از یک دوره 5 ساله میمرد هم از ان به عنوان به عنوان یک مورد درمان از زندگی 5 ساله یاد میکرده اند. همچنین، با نادیده انگاشتن جبهه گیری های آماری شناخته شده، NCI به غلط ادعا کرد در در درمان برخی انواع خاص از سرطان پیشرفت داشته. (38)

JOhn C. Bailar III، اپیدمولوژیست و سرپرست این تحقیقات، در سال 1986 در وصف نتایج نا امید کننده آن پس از 15 سال گفت: «ما در حال شکست خوردن در نبرد علیه سرطان هستیم. اگر به دنبال پیشرفت قابل توجه علیه سرطان هستیم، به تغییری در تمرکز تحقیقاتی نیاز داریم: از درمان به سمت پیشگیری.» (39)

بیش از یک دهه بعد، در تحقیقی روی نرخ مرگ و میر سرطان، Bailar مجددا تاکید کرد که: «زمینه های رضایتبخش عمدتا در پیشگیری از سرطان وجود دارند» (35)

 

چرا هزینه و تلاش صرف شده با پیشرفت علیه سرطان متناسب نیست؟ یکی از توضیحات این امر تمایل تضمین نشده آزمایشات حیوانی است. تفاوتهای بنیادین ژنتیکی (40)، مولکولی (41)، ایمنی (42) و سلولی (43) میان انسانها و سایر حیوانات از آزمایشات حیوانی مدل هایی نارکارامد در درمان سرطان میسازد. موشها رایج ترین حیوانات استفاده شده هستند و حتی خود مجله ی حیوانات آزمایشگاهی این صنعت، اذعان دارد که: «موشها در حقیقت مدل هایی ضعیف در غالب سرطانهای انسانی هستند» (44)

یکی از محققین پیشرو در حوزه سرطان، Robert Weinberg میگوید: «قسمت عمده مدل های پیش بالینی حیوانی از سرطان انسان، متعفن است .... هرساله صدها میلیون دلار توسط تولید کنندگان دارو برای اعمال این مدلها تلف میشود.» (45)

به گفته Clifton leaf، که خود از بازماندگان سرطان است: «اگر میخواهید بفهمید که نبرد علیه سرطان کجا اشتباه کرده است بهترین نقطه برای شروع جستجو، موش ها هستند.» (45)

 

2.      ایدز

به رغم بکارگیری گسترده مدلهای حیوانی از اوایل دهه 80، کمک چندانی به تحقیقات برای مقابله با ایدز نکرده اند. این در حالیست که موشها، خرگوشها و میمونهایی با نقص حاد ترکیب شده سیستم ایمنی را می توان به ویروس HIV مبتلا کرد ولی هیچیک سندروم ایدز انسانی را بروز نمیدهند(46). از سال 1984، بیش از 150 شامپانزه به ویروس HIV آلوده شده اند و بنا به اظهارات، تنها یک مورد علائم ایدز را بروز داد(47، 48). حتی محققین ایدز اذعان دارند که شامپانزه ها که گونه ای در خطر هم هستند و به ندرت سندرومی شبه-ایدز را بروز میدهند، به احتمال کمی مدل های حیوانی مناسبی برای درک مکانیزم آلودگی و نحوه درمان ایدز را در اختیار محققین میگذارند. (49)

سندروم های دیگر نقص سیستم ایمنی ویروسی در حیوانات غیر انسانی به عنوان مدل هایی با ارزش از ایدز جار زده شده اند اما آنها در ساختار ویروسی با ایدز تفاوتهای چشمگیری دارند، در علائم بیماری و پیشرفت بیماری. (50)

Michael Wyand، یک آزمایشگر حیوانی، حین بحث در خصوص درمان ایدز تایید کرده که: «ضد ویروس های کاندید با کمک سیستم های in vitro مورد بررسی قرار گرفته اند و آنان که نمایه های ایمنی قابل قبولی داشته اند با داشتن پشتوانه کمی از داده های کارایی حاصل از سیستم های in vitro حیوانی، مستقیما روی انسان اعمال شده اند. دلیل این امر پیچیده است اما شامل این است که.... دیدگاه مانایی که تعداد زیادی از افراد دارند این است که هیچ مدل پیش بینی کننده حیوانی برای الودگی انسان به HIV وجود ندارد(51). »

 Margaret Johnson، یکی از محققین ایدز تصریح کرده که: «مدل های حیوانی HIV/AIDS نه ارتباط ایمنی واضحی را نشان داده اند و نه در خصوص کارایی بالقوه روش های متعدد واکسیناسیون مختلف نتایج سازگاری داشته اند.»  (52)

بی تردید از زمان آزمایشات کلینیکی اولین واکسن HIV روی انسانها در سال 1987 تا اواسط 2006، بیش از 100 آزمایش کلینیکی توسط سازمان ملی آلرژی و بیماری های عفونی آمریکا انجام گرفته است. و همچنان از میان بیش از 50 واکسن پیشگیری کننده و 30 واکسن درمانی که در آزمایش روی نخستی ها موفق بوده اند، تک تک آنها در آزمایشات کلینیکی انسانی شکست خورده اند. (53)  

تحقیقات کلینیک انسانی، HIV را ایزوله کرده و دوره طبیعی بیماری را تعریف کرده و فاکتورهای خطرزا را تعریف کرده. (54)

تحقیقات in vitro (کشت بافت و سلول) با استفاده از گلبول های سفید خون انسان هم کارایی و هم میزان سمی بودن داروهای ضد ایدز شامل AZT (55)، 3TC (56) و موانع پروتزی (57) را شناسایی کرده اند. و با این وجود، قوانین فدرالی همچنان آزمایشات سم شناسی حیوانی غیر قابل اتکا و گمراه کننده را تحمیل میکنند.

  

3.      روان شناسی و اعتیاد

مدل های حیوانی بکار رفته در آزمایشات روان شناسی که طی آن محققین بصورت سنتی حیوانات را در معرض محرک های دردناک قرار می دهند تا رفتارشان را مطالعه کنند، قویا مورد انتقاد هستند چرا که مشکلات روانشناختی انسانها بازتابی از فاکتورهای خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی است که قابل مدلسازی در غیر انسانها نیستند (58-63). بطور قطع، غالب روانشناسان با آزمایشان روانشناختی روی حیوانات که رنج زیادی را تحمیل میکند مخالف اند. (64)

در سلسله آزمایشات Harry Harlow با عنوان «ترد مادری» در دهه های 50 و 60، نوزادان میمونها را از از زمان تولد از مادرانشان جدا میکردند و آنان را در انزوای مطلق یا همراه نامادری های ساخته شده از سیم و لباس بزرگ میکردند. Horlow ادعا داشت که وحشت و آسیب شناسی روانی آنها اهمیت ارتباط مادری را نشان میدهد. با این وجود، این مساله بصورت قاطع در مطالعات انسانی گذشته ثابت شده بود. (65-68)

با وجود سطحی بودن مضمونی اینگونه آزمایشات، تعداد زیادی از مطالعات روی ترد مادری ادامه دارند و مدعی هستند که با رشد روانی، آسیب شناسی روانی و حتی عملکرد ایمنی و هورمونی انسان مرتبط هستند. (67-69)

به رغم مخالفت روانشناسان بالینی با نوشته های آزمایشات حیوانی، آزمایشات روانشناختی با تکیه بر تحقیقات رنج آور بر حیوانات ادامه دارد. بازبینی دو ژورنال روانشناسی نشان داد که تنها 33 مورد از 4425 نقل قول ها (یعنی 0.75%) به مطالعات انجام شده بر مبنای آزمایشات حیوانی ارجاع داشته اند. (70)

مدلهای حیوانی اعتیاد به الکل و سایر اعتیادها نیز بصورت مشابه تصوری اشتباه را ارائه داده و قادر به بازتاب فاکتورهای حیاتی اجتماعی، ارثی و ذهنی نیستند.

Vincent Dole، فارماکولوژیست، میگوید: «با گذشت 60 سال از خوراندن الکل به حیوانات، هنوز هیچ درک اساسی از علل این رفتار خودمخرب بدست نیاورده ایم و حتی هیچ متناظر رضایت بخشی از مصرف الکل آسیب شناختی نداریم» (71)

 

 

4.      بیماریهای ژنتیکی

محققین نواقص ژنتیکی بسیاری از بیماری های ارثی همچون فیبروز کیستیک و سرطان سینه خانوادگی را شناسایی کرده اند. برای مدلسازی این بیماریها در حیوانات، محققین بصورتی گسترذه از حیوانات -و به خصوص موش- که مبتلا به نواقص ژنتیکی تولید شده در آزمایشگاه یا خودانگیز هستند استفاده میکنند. با این وجود، بیماریهای ژنتیکی بازتابی از ارتباط میان ژن ناقص و سایر ژنها و محیط است. و در نتیجه تقریبا تمامی این مدلها برای بازتولید ویژگی های بنیادین متناظر با بیماریهای انسانی با شکست مواجه شده اند. (72)

به عنوان نمونه، موشهای تراریخته که دارای همان ژن ناقص انسانهای مبتلا به فیبروز کیستیک هستند، آن آلودگی های ریه و گرفتگی پانکریت که انسانهای مبتلا به این بیماری را درگیر میکند بروز نمیدهند(72) چون موشها و انسانها مسیرهای متابولیکی متفاوتی دارند. (73)


منبع : mrmcmed.org

ترجمه : فاطمه ن.


(رفرنس ها در ادامه مطلب)

ادامه نوشته

کدام یک از محصولات آرایشی و بهداشتی که ما مصرف می‌کنیم روی حیوانات آزمایش نمی‌کنند؟



برندهایی که به حقوق حیوانات احترام می‌گذارند و روی حیوانات آزمایش نمی‌کنند.

همچنین برندهایی که بدون توجه به حقوق حیوانات روی آنها آزمایش می‌کنند.

در لیست زیر جمع‌آوری شده‌اند:


لیست کامل را از اینجا دانلود کنید
 
(گرداوری : درنا فرزادی)

 شامل محصولات آرایشی بهداشتی
(لوازم آرایشی، عطر و ادکلن، شامپو، دهانشویه‌ها، شوینده‌ها، لوازم گریم، رنگ مو، کرم‌ها، خمیردندان، افترشیو و...)
 

همانطور که می‌دانید چون لیستها و منابع اصلی، دائما در حال تغییر هستند این لیستها هم موقتی بوده و احتیاج به کنترل دائمی دارند...
ما تا جایی که در توان داشته باشیم سعی می‌کنیم لیست‌ها را به روز نماییم.

 

 

محصولات آرایشی: ساخت، برچسب گذاری و آزمایشات حیوانی (از 2013)

 

حقوق حیوانات

 

این مقررات از 11 جولای 2013، جانشین "دستور العمل محصولات آرایشی" خواهد شد که تا کنون اطمینان میداد این محصولات آزادانه در گردش بوده و در عین حال ایمنی بالایی را برای مصرف کننده تضمین کنند.

هدف از مواد مطروحه در این مقررات این است که ایمنی مصرف کننده را تضمین کرده و از طریق نظارت بر ساخت و برچسب گذاری محصولات، اطلاعات کافی در اختیار آنان قرار دهد. این مقررات همچنین برآوردی از ایمنی محصولات و ممنوعیت آزمایشات حیوانی را فراهم میکند.

 

خلاصه

محصولات آرایشی مواد یا ترکیباتی هستند که برای استعمال روی سطوح خارجی بدن انسان (پوست، موها، ناخن ها و غیره) یا دندانها و غشای مخاطی فضای دهان تولید شده اند و دیدگاهی منحصرا مربوط به پاکیزگی، معطرسازی، تغییر ظاهر، حفاظت، حالت دادن و یا اصلاح رایحه بدن را دارند.

گردش آزادانه ی این محصولات در بازار داخلی تنها زمانی مجاز است که بر این مقررات منطبق باشند.

 

نظارت بر بازار

یک فردِ مسئول از آن ارگان رسما برای هر محصول وارد شده به بازار تعیین می شود. این فرد، مسئولِ تضمین تطابق محصولات با قوانین مربوطه شناخته می شود. در واقع، وی مسئول تضمین تطابق با ملزومات مربوط به سلامت انسان، ایمنی و اطلاعات مشتری است. او یک فایل از اطلاعات محصول را نگهداری کرده که قابل دسترسی توسط مسئولین دولتی خواهد بود.

جهت حصول اطمینان از قابل ردیابی بودن محصولات، فرد مسئول باید توزیع کنندگانی که محصولات آرایشی در اختیارشان گذاشته می شود را شناسایی کند: برای مدت 3 سال از زمانی که محصول در اختیار توزیع کننده قرار داده شده. این موضوع شامل حال تمام افرادی که در چرخه ی تدارک دخیل اند نیز می شود.

در صورت عدم همخوانی یک محصول، این فردِ مسئول تدابیری را جهت باز پس دادن و خارج کردنش از بازار یا ارجاعش به شرکت تولید کننده در کل کشورهای عضوی که این محصول در آنها موجود است، اعمال خواهد کرد. اگر این فردِ مسئول تمام اقدامات شایسته را انجام ندهد، مراجع ملی ذی صلاح اقدامات اصلاحی را اجرا خواهند نمود.

اگر محصولی که بر قوانین منطبق است، خطر جدی برای سلامت انسان داشته باشد یا بتواند داشته باشد آنگاه مسئولین ذیصلاح ملی هر اقدام محتاطانه لازم برای جمع آوری، باز پس فرستی یا ممنوعیت فروش محصول در بازار را اعمال خواهند نمود.

 

محدودیتهای مربوط به مواد ویژه

ضمائم این مقررات لیستی از مواد ممنوعه (ییوست2) یا مواد محدود (پیوست 3) را در محصولات آرایشی نشان میدهد. رنگ افزاهای خاص (به جز آنهایی که در پیوست4 نام برده شده اند)، نگهدارنده ها (به جز آنهایی که در پیوست5 نام برده شده اند) و فیلترهای یو وی (به جز آنهایی که در پیوست6 نام برده شده اند) نیز ممنوع هستند.

این مقررات استفاده از موادی که به عنوان سرطانزا، جهش زا یا سمی شناخته می شوند را جهت بازتولید (CMR) به جز موارد خاص نیز ممنوع میکند. بدین ترتیب سطح بالایی از ایمنی انسان را هنگام استعمال نانومتریال ها در مواد آرایشی فراهم میکند.

 

اطلاعات مصرف کننده

هدف از برچسب گذاری محصولات، حفاظت از مصرف کننده است.جعبه ها یا پکیج ها باید حاوی اطلاعات نوشتاری بصورتی غیر قابل ویرایش، خونا و مشهود باشند. محورهای این اطلاعات عبارتند از:

-          نام یا نام ثبت شده و آدرس فرد مسئول

-          کشور یا خاستگاه محصولات وارداتی

-          وزن یا حجم محتوا در زمان بسته بندی

-          تاریخ مصرف محصول در صورت نگهداری در شرایط مناسب

-          احتیاطهای لازم

-          شماره تولید محصول برای شناسایی محصول آرایشی

-          مواد سازنده ی محصول. یعنی هر ماده یا ترکیبی که به عمد در طول فرآیند ساخت بکار رفته است.

زبان این اطلاعات در جایی که محصول در اختیار مصرف کننده قرار میگیرد توسط کشور عضو معین می شود.

 

آزمایش روی حیوانات

آزمایشات حیوانی باید بوسیله ی روش های جایگزین جایگزین شوند. این مقررات انجام آزمایشات حیوانی را در اتحادیه اروپا برای موارد زیر ممنوع میکند:

-          محصولات تکمیل شده

-          مواد تشکیل دهنده یا ترکیبات عناصر

این قانون همچنین در مورد بازار مصرف اتحادیه اروپا موارد زیر را ممنوع میکند:

-          محصولاتی که فرمول نهایی آنها روی حیوانات آزمایش شده.

-          محصولاتی که حاوی عنصر یا ترکیبی عناصری باشند که روی حیوانات آزمایش شده.

در شرایط خاص، در صورتیکه عنصری با کاربرد گسترده قابل جایگزین سازی نبوده و نگرانی جدی ایجاد کند آنگاه پس از رایزنی کمیته ی علمی ایمنی مصرف کننده (SCCS)، کشور عضو میتواند از کیمته درخواست کاهش این محدودیت را نماید.

 

 منبع : europa.eu

ترجمه : فاطمه ن.

 

سناریو : « پرسش و پاسخ های رایج پیرامون آزمایش روی حیوانات »

 

پرسش و پاسخ های رایج

 

- [به هم اتاقی ام می سپرم سر راهش برام یه شامپو بخره؛ اما اون اشتباها یه شامپوی Head & Shoulders می گیره]

- ای بابا چرا از این مارک اش رو خریدی برام؟


- تعریف اش رو زیاد می کنن، خواستیم حال بدیم بهت

- اما اینکه رو حیوونات آزمایش می کنه تو بلک لیست ماهاست!


- بی خیال جون داداش این یه قلم رو کوتاه بیا

- چه کوتاه اومدنی من حاضر نیستم تو این جنایت شریک بشم


- جنایت؟؟؟؟

- بعله جنایت، می دونی چه حجم عظیمی از آزمایشات حیوانی داره تو این شرکت ها انجام می شه



- دیوانه این ها دارن برا خاطر سلامت خودت این کار ها رو می کنن

- برا سلامت من جون یه عده دیگه رو بگیرن؟ من که بهش تن نمی دم



- تو چی فکر کردی پیش خودت؟ همه رو جنایتکار می بینی خودت این وسط شدی پاک پاک

- منطقی باش، اصلا شامپو چیه که دیگه به خاطرش بیان این همه کشت و کشتار راه بندازن


- بی خیال بابا کشت و کشتار کجا بود، همه اش از چهار تا موش خونگیری می کنن تموم می شه می ره پی کارش دیگه

- کاش همینجوری بود که تو می گفتی! تو می دونی که هر کدوم از این محصولات تست ال دی 50 رو باید پاس کنن؟ و می دونی که واسه این تست چه تعداد حیوون رو می زنن زجر کش می کنن؟


- الان خوب که چی؟ تو این شامپو رو نخری توفیری به حال این حیوونا می کنه؟

- اگه امثال شما ها همه اش آیه یاس نخونن بعله، خیلی هم توفیر می کنه، تقاضاس که عرضه رو ایجاد می کنه

- با این یکی دو تا نخریدن ها شما کاری از پیش نمی برین، تا تعدادتون به یه حدی نرسه هیچ تاثیری روی کاهش تقاضا ندارید

- این یک جنبش بلند مدته، توی غرب هم همین امثال شما فراوون بودید؛ اما الان دیگه وضع فرق کرده؛ انقد سطح اطلاع و آگاهی مردم بالا رفته که تعداد زیادی از شرکت ها برا جلب رضایت عموم هم که شده برچسب عدم آزمایش روی حیوونات یا حداقل برچسب آزمایشات اخلاقی رو روی کالاهاشون می زنن؛ ضمنا کاری که فکر می کنی بده نباس انجام بدی، هر چی هم که تعداد هم فکر ها و هم عقیده هات کم باشن ...


- خوب من با محصولات آرایشی بهداشتی تا یه جاهائیش باهات موافقم، ولی ببین آزمایش روی حیوونات بخش مهم ترش برا پروسه اکتشاف داروهاس؛ این که دیگه با جون مردم در ارتباطه؛ این رو چی می گی ؟؟

- بعله با جون مردم در ارتباطه؛ یه مثال برات می زنم تا خوب شیر فهم شی؛ بیشترین حجم داروهای مصرفی در جهان مربوط به چه دست از بیماری هاس؟


- بیماری های عفونی؟

- نخیر، بیماری های اعصاب و روان؛ و بیشترین حجم از بیماری های اعصاب و روان مختص به کدوم بیماریه ؟



- چه می دونم، آلزایمر؟

- نخیر، افسردگی !


- خوب که چی الان؟

- بیشترین عامل مرگ و بیماران افسرده در چیه ؟


- چه می دونم، فشار خونه؟!!

- نخیر، خود داروهای ضد افسردگی!

-یعنی چی؟

- این داروها هم از طریق عوارض مهیبی که دارن و هم از طریق افزایش میل به خودکشی باعث این فاجعه می شن!



- عجب، خوب من این رو نمی دونستم؛ ولی خوب همیشه هر چیزی فواید و مضرات خاص خودش رو داره؛ به هر حال پیشرفت پزشکی مدرن به خاطر دارو های موثر دیگه ای هم بوده؛ این رو چی می گی؟

- هر چیزی فواید و مضرات اش رو داره، اما نه تا این حد که بیشترین عامل مرگ بیماران مبتلا به یکی از گسترده ترین بیماری جهان، خود پزشکی به اصطلاح مدرن باشه! می دونی که تا سال 2020 پیش بینی شده خطرناک ترین بیماری، همین افسردگی لعنتی هستش؟ بذار باز هم از دستاورد های پزشکی مدرن برات بگم، سومین عامل مرگ و میر آمریکائی ها با توجه به اینکه قطب پزشکی دنیا هم در اونجاس چیه ؟


- خوب اولی اش که بیماری های قلبی عروقیه، بعدی اش سرطانه، سومی اش هم تصادفاته احتمالا

- نخیر، سومی اش "خطاهای پزشکی" یا به اصطلاح یاتروژنیک هستش؛ سالانه نزدیک 250 هزار مرگ و میر به واسطه خطاهای پزشکی در آمریکا رخ می ده؛ و جالبه غالب نویسندگان کتب پزشکی هم برا همین کشور هستن؛ همون هائی که تا حرفی خلاف حرف هاشون می شنون به کل غلط می شمرن اش و معتقدن پزشکی فقط پزشکی مدرنه، این معنی اش چیزی جز شکست مفتضحانه پزشکی مدرن هستش؟


- [لحظاتی سکوت حاکم می شه] ... تو این آمار رو از کجا آوردی؟ مخ ام داره سوت می کشه

- آمار رسمی خود وزارت بهداشت آمریکاس، اسناد همه شون هم موجوده


- چی بگم خوب، حالا مثلا حرف تو چیه ؟ ورداریم رو انسان ها آزمایش کنیم؟ آخرش می خوای به این برسی؟

- ما همین الان اش هم داریم همین کار رو انجام می دیم؛ فاز های کشف دارو ها رو که یادته؟ فاز سوم اش صرفا مربوط به آزمایش روی انسان هاست؛ در واقع هیچ داروئی در بازار نیستش که روی انسان ها آزمایش نشده باشه!


- خوب تو الان داری حرف های خودت رو نقض می کنی، یه بار می گی پزشکی مدرن داره رو انسان ها هم آزمایش می کنه یه بار می گی پزشکی مدرن افتضاح به بار آورده!

- آفرین، اما مسئله اینجاس که سهم مطالعات انسانی در پروسه کشف داروها کم تر از حد لازمه، این دقیقا اعترافی بود که اخیرا رئیس سازمان خوراک و داروی آمریکا کرد، این که بنیان پروسه کشف داروها از اساس غلطه!


- عزیزم تو می خوای هولوکاست راه بندازی؟

- این شما ها هستید که دارید هر روز هولوکاست رو روی حیوونات بارها و بارها انجام می دید


- تو که بدترش رو داری می گی، مسلما انسان ها به حیوونا برتری دارن

- ما این همه جایگزین داریم برای مطالعات حیوانی، کافیه در نظر بگیری نسبت به پنجاه سال پیش چقد این جایگزین ها گسترش پیدا کردن، کشت میکروبی، کشت سلولی، محیط های آزمایشگاهی In Vitro، نرم افزار ها، اجساد حیوونات با مرگ طبیعی، بافت های شبیه سازی شده انسان ها و و و . ما می تونیم از انبوه این جایگزین ها برا دور زدن آزمایش روی حیوونات استفاده کنیم و نهایتا نظرات قطعی رو موکول کنیم به کارآزمائی های بالینی رو انسان ها .


- خوب الان با این اصلاحات شما همه چی سر جاش بر می گرده؟

- خیر، انتقادات اساسی تری به پزشکی مدرن وارده، این که مثلا اگه "دارو" و "جراحی" رو از پزشکی مدرن بگیری دیگه عملا هیچ حرفی برای گفتن نداره، در واقع این اصرار بیش از اندازه ای که روی دارو و جراحی وجود داره منجر به همه این مشکلات می شه



- پیشنهاد شما ها چیه؟

- بازگشت به زندگی طبیعی، در نظر بگیر که ما از این همه بیماری های انسانی در حیووناتی که زندگی طبیعی شون رو دارن می کنن چیزی سراغ نداریم!


- چطور مثلا؟

- تغذیه صحیح، سبک زندگی صحیح، آرامش، ورزش و و و


- ببین تو الان داری عملا به دستاورد های پزشکی مدرن پشت می کنی، این اصلا منصفانه نیست

- پزشکی مدرن در درمان بیماری های "حاد" مثه بیماری های عفونی و ریشه کن کردنشون بسیار موفق بوده، در این اش اصلا بحثی نیس، اما مسئله اینجاس که پزشکی مدرن تو این یکی دو صده اخیر به طرز نگران کننده وارد مافیای اقتصادی شده، اگه یه زمانی اطباء به دنبال سلامتی بشر بودن الان دیگه وضع به کل فرق کرده، برای شرکت های غول آسای چند ملیتی داروسازی وجود بیماری یعنی تقاضای اقتصادی بیشتر، مسلما با سلامتی کامل نسل بشر این همه شرکت داروئی ورشکست می شن؛ برای همین اون ها الان عمده توجه شون رو روی بیماری غیر حاد یعنی بیماری های "مزمن" متمرکز کردن، مثه سرطان، قلبی و عروقی، دیابت، اعصاب و روان، نقرس، پوستی و و و . و از همین جاس که انتقادات ما ها وارد می شه؛ چه دلیلی داره وقتی با تغذیه درست بیماری های قلبی و عروقی برچیده می شن ما همه اش روی دارو درمانی اصرار داشته باشیم، یا به جای اصلاح سبک زندگی بیایم بیماری های اعصاب و روان رو با دارو درمان کنیم؟!!


- فکر نمی کنی یه کم زیادی بد بینی؟

- می خوای دوباره آمار رسمی وزارت بهداشت آمریکا رو برات رو کنم؟




تحقیق و تنظیم : حامد صوفی

 

 

به بهانه روز جهانی حیوانات آزمایشگاهی (4 اردیبهشت، 24 آوریل)

 

روز جهانی آزمایش روی حیوانات 4 اردیبهشت

 

 

آزمایشگرایان حیوانی شما را به این باور رسانده اند که سلامتی شما مرهون آزمایشات حیوانی می باشد ...

 

این سگ که برای یکسال تحت تاثیر شدید الکل بوده است کشته شده تا چیزی که پیش از این شناخته شده بود به اثبات برساند، این که الکل زیاد برای کبد مضر است.  

سگ تشریح

 

این میمون تحت آزار بوده تا چیزی که پیشتر با سال ها تحقیق آزمایشگاهی و آماری تصدیق شده بود به اثبات برساند این که سیگار کشیدن باعث سرطان ریه میگردد.

میمون تشریح

 

مبارزه علیه کالبد شکافی موجودات زنده ... حیوانات نمی توانند .

 

شیوه ی زندگی =

زندگی : یک وجود زنده

+

شیوه : یک مشخصه ویژه یا شیوه ی عمل متمایز

 

شیوه ی زندگی ما چیزی را که امروزه در جامعه اتفاق می افتد بازتاب میدهد. هر چه میخوریم انجام میدهیم و می پوشیم همه ی حیوانات را به طریقی تحت تاثیر قرار میدهد. چه بسیاری از بیماری ها نظیر سرطان، بیماری های قلبی، دیابت و سکته مرتبط با شیوه ی زندگی ما و در نتیجه به مقدار زیادی قابل پیشگیری هستند.  درمان های جایگزین بی خطری در دسترس هستند، از جمله هومئوپاتی و درمان های گیاهی .

 

سرطان

طی سال ها فهمیده شده که 80 درصد از سرطان ها با شیوه ی زندگی ما مرتبط و در نتیجه قابل پیش گیری هستند. این عوامل شامل سیگار کشیدن، الکل، گوشت و غذاهای چرب، داروها، آلوده کننده ها، مواد افزودنی غذاها، مواد شیمیایی صنعتی و تشعشعات بسیار شدید هستند.

قبل از سال 1914 دانش شناسایی بیماری های واگیر (بیماری های مرتبط با شیوه ی زندگی و محیط زیست) چندین علت برای سرطان شناسایی کرده بود؛ به عنوان مثال افرادی که پیپ میکشیدند مستعد ابتلا به بیماری سرطان لب بودند و رادیولوژیست ها در خطر فزاینده ای برای ابتلا به سرطان پوست بودند. به هر صورت تشریح کنندگان جانداران با آزمایش های روی حیوانات دچار عقده روحی میشدند.

 

بیماری قلبی

این بیماری کشنده ی شماره یک در دنیای غرب است و با تغذیه ی ضعیف همراه با استرس، الکل، سیگار و کمبود ورزش ارتباط دارد. این عوامل نمتوانند دوباره در آزمایشگاه ها ارائه شوند و عمل آیند. بیماری های قلبی با ازمایش روی حیوانات بهبود نخواهند یافت.

 

بیماری های واگیر و واکسیناسیون

مردم به سمتی هدایت شده اند که باور کنند بیماری های نظیر فلج اطفال آبله سل سرخک دیفتری و بسیاری دیگر از بیماری ها با دارو ها و واکسن هایی ریشه کن شدند که با ازمایش روی حیوانات به تائید رسیده بودند. تاریخ نشان میدهد که اینگونه نبوده است. از سال های 1850 کاهش گسترده ای در نرخ مرگ و میر ناشی از این بیماری ها وجود داشته که نتیجه ی بهبود در مراعات اصول بهداشتی بهداشت فردی تغذیه و شرایط زندگی است و این پیش از معرفی دارو ها و واکسن ها اتفاق افتاد. مردم در کشور های در حال توسعه به آب پاکیزه و غذا نیاز دارند نه دارو .

 

آینده ای بدون آزمایشات روی حیوانات

تشریح کنندگان بدن جانداران شما را وادار داشته اند باور کنید که سلامتی شما به ازمایشات روی حیوانات وابسته است. این موضوع حقیقتا درست نیست. ما نسبت به چیزی که با بدنمان انجام میدهیم مسئولیم.

 

آیا حیوانات باید بهای شیوه ی زندگی ما را بپردازند؟

تحریم آزمایش روی حیوانات برای سلامتی ما زیان آور نخواهد بود. این کار تنها ما را به  سمت حیات سالم تر و خوش بینانه هدایت میکند. تشریح جانداران تنها در اقتصاد و سیاست موضوعیت دارد .

 

درمان بیماری ها فوق العاده سود آور است، پیشگیری اینگونه نمی باشد .

تنها فشار از جانب شما این آزمایشات را متوقف خواهد کرد. مخالفت عمومی علیه این ازمایش های زیان آور و غیرضروری را به سمت حذف شدن سوق خواهد داد .

از خودتان این سوالات را بپرسید:

  • آیا من مالیات هایم را برای پشتوانه ظلم به حیوانات میپردازم؟
  • چگونه شفای انسان ها با ناقص کردن اعضای حیوانات یافت میشود؟

 

ترجمه : شیوا جعفری

منبع : arrc.org.au

 

اصلاً چرا آزمایش روی حیوانات اینقدر رایج شد؟


با وجود اینکه آزمایش روی حیوانات ما را به نتایج درست نمی رساند، تحمیل آزمایش هایی که انسان ها هیچگاه برای آنها داوطلب نمی شوند به حیوانات، امتیازهای فراوانی برای انسان داشته که در طول زمان مشخص شده اند. حیوانات نمی توانند این ادّعا را رد کنند.
 

همیشه بیش از اندازه ی کافی جسد، بافت و خون انسانی در دسترس بوده تا پایه های دانش ما را بنا نهاده شوند. افسوس، در غرب مسحیت نفوذ زیادی داشت و فرمان بلند پایه ی پاپ کالبدشکافی را ناروا دانسته بود. در درازای سده ی دوم میلادی، پزشکی رومی به نام گالن برای نوشتن بیش از 500 رساله ی خود درباره ی فیزیولوژی انسانی، آزمایشهای بیشماری روی حیوانات انجام داد. بسیاری از این نتیجه گیری ها از پایه نادرست بودند و کمک بزرگی به پررنگ کردن سیاهی در دوره ی تاریک سده های میانه کردند؛ دوره ایی که سران کلیسا برخوردی متحجرانه با کالبدشکافی انسان داشتند.

 
دوره ی روشنگری (رنسانس) وقفه ی کوتاهی بوجود آورد. فشار جستجوی پاسخ برای پرسش های خردمندانه و رقابت جویانه سرانجام از فهرست ممنوعه های کلیسا در قدرت پیشی گرفت. کالبدشکافی اشتباهاتی را که از زمان گالن برای هزار و سیصد سال دانش پزشکی را به بیراهه کشانده بودند نمایان ساخت. تنها با بررسی لاشه ی انسان بود که علل کالبدی بیماریها یکی پس از دیگری روشن شدند.

در میانه ی سده ی نوزدهم، کلود برنار، مردی که در نمایشنامه نویسی شکست خورده بود، رو به آزمایش بر روی حیوانات آورد. اشتیاق او و حجم زیاد نتایج - درست یا نادرست - که از زنده شکافی حیوانات بدست می آمد، بزودی آزمایشات حیوانی را به کسب و کاری سود آور تبدیل کرد. در این زمان، پژوهش های پزشکی از قلمرو پزشکان خارج شد. کسانی که از تحصیلات پزشکی بی بهره بودند هنوز می توانستند از راه آزمایش روی حیوانات زندگی بگذرانند و البته در روند علم تاثیرگذار باشند. در واقع ماشین آزمایشات حیوانی آنقدر استنتاج های فراوانی تولید می کرد که گاهی نتایج برآمده از آن باعث مردود شمردن شواهد بدست آمده از انسان می شد.
 
 

دیری نگذشت که آزمایشگران بر روی حیوانات برای تحقیقات خود پول طلب کردند و بودجه گرفتند. پرورش دهندگان حیوانات، تامین کنندگان تجهیزات آزمایشگاهی و هر حرفه ایی که پیوندی با این بازار در حال گسترش داشت، از این خوان نعمت بهره جست. این صنعت نوپا برای مطالعه ی بیماری ها کارامد می نمود، اگرچه عدم تجانس عظیمی مابین گونه های حیوانی مختلف و میان حیوانات و انسان مشاهده می شد.

بعد، در دهه ی 1930، در یک اتّفاق منفرد، حیوان و انسان نسبت به یک دارو واکنش مشابهی نشان دادند و اینگونه آزمایش بر روی حیوانات بخشی جدا ناشدنی از فرآیند ساخت دارو شد. البته مشکل همچنان سر جایش بود: انسان و حیوان واکنش متفاوتی به مواد شیمیایی نشان می دادند.


 

در حالی که صنعت داروسازی بسرعت به پیش می رفت و از آزمایش بر روی حیوانات بمنظور افزایش درآمد بهره می برد، فاجعه ی تالیدومید پیش آمد. تالیدومید، دارویی که برای کاهش آثار ناخوشی بامدادی (یا تهوع صبحگاهی در زنان باردار) تجویز می شد، باعث تولد بیش از ده هزار نوزاد ناقص شد. این ماجرا کنگره ی آمریکا را بر آن داشت تا هرآنچه در توانش بود برای بازگرداندن اعتماد مردم به صنایع داروسازی انجام دهد. قرار بر آن شد که این اطمینان از راه تصویب قانونی برای الزامی شدن آزمایشات حیوانی به جامعه داده شود.
غافل از اینکه تالیدومید پیش از عرضه به بازار بر روی حیوانات آزمایش شده بود و در آنها باعث نقص های مادرزادی نشده بود و حتی پس از این قانون و وقتی دانشمندان پی بردند که دنبال چه تاثیری بگردند، نقص مادرزادی ناشی از تالیدومید بندرت در حیوانات مشاهده شد.

در میان پانزده نژاد موش، ده نژاد موش صحرایی، یازده نژاد خرگوش، دو نژاد سگ، سه نژاد همستر و هشت گونه نخستی (پریمات) و همچنین گونه های متفاوتی مانند گربه، آرمادیو، خوکچه هندی، خوکسانان و راسوهایی که تالیدومید برای روی آنها آزمایش شد، دشدیسگی تنها گهگاه دیده شد.

 
هیچگاه به این موضوع اهمیت داده نشد که مدارک نیرومند و فراوانی وجود داشت که آشکارا نشان می داد مواد شیمیایی در گونه های متفاوت، بسیار متفاوت عمل می کنند. بوسیله ی تصویب قانونی که به موجب آن باید بی خطر بودن و موثر بودن همه ی داروها قبل از عرضه به بازار در آزمایشهای حیوانی به اثبات برسد، دولت آمریکا مفرّی ساخت برای پنهان شدن شرکت های داروسازی و همه ی صنایعی که در مورد سلامت محصولاتشان از نظر پزشکی تردید وجود دارد. از آن زمان، هرگاه شکایتی طرح می شود، شرکت های داروسازی ادعا می کنند که طبق متن قانون رفتار کرده اند. بدون شک، منافع هنگفت تجاری که صنایع از وجود این شکاف قانونی بدست می آورند، نقش بزرگی در ایجاد نوعی قداست و مصونیت از انتقاد و تغییر برای آزمایشات ناکارامد حیوانی بازی کرده است.

 

ترجمه : آرتا ایرانی
منبع : 
 all creatures

 

چگونه باید بدون حیوانات سرطان را درمان کنیم؟


برنامه ی "جنگ در برابر سرطان" در آمریکا از زمان ریاست جمهوری نیکسون آغاز شد و اگرچه روز به روز به انبوه دانسته های وابسته به "سرطان در حیوانات" افزوده می شود، پژوهشگران هنوز در این جنگ پیروز نشده اند. چه بسا اکنون آمار مرگ و میر ناشی از سرطان از هر دوره ایی بیشتر است. یک دلیل برجسته برای اینکه هنوز نتوانسته ایم گره ی مرگ و سرطان را بگشاییم این است: سرطان حیوانی و سرطان انسانی یکسان نیستند.

 
سرطان یک بیماری واحد نیست، سرطان های گوناگونی وجود دارند. تنها در انسان دویست گونه سرطان دیده شده که اندام ها، بافتها و یاخته های مختلف را دچار می سازند. اگرچه اندام ها، بافتها و یاخته های همانند در حیوانات نیز می توانند سرطانی شوند، این سرطان ها هیچگاه دقیقاً با غده های بدخیم در انسان همانند نیستند.
آمادگی برای گرفتار شدن به سرطان می تواند ارثی باشد. عوامل پیرامونی، خوراک و سبک زندگی نیز می توانند آسیب پذیری نسبت به سرطان را افزایش دهند. پژوهشگران برای اینکه حیوانات آزمایشی را به انسان نزدیک کنند، آنها را با ژنهای انسانی تلقیح می کنند و بعد در معرض عوامل سرطانزای از پیش شناخته شده در انسان قرار می دهند. دقت کنید: "از پیش شناخته شده"!.. اگر جانور هدف ما انسان است و ما مدارک کافی برای سرطانزا دانستن یک ماده ی شیمیایی، برنامه ی خوراک یا سبک زندگی در انسان در اختیار داریم، اصلاً چه نیازی داریم که این مراحل را در دیگر جانوران تکرار کنیم؟

 

در هر حال، یک ماده ی مشخص لزوماً در همه ی گونه ها سرطانزا نیست. مثلاً اگرچه پیش بینی بر این بود که موشهای خانگی و موشهای صحرایی واکنش مشابهی در بروز سرطان داشته باشند، پژوهش های انجام شده بر روی این دو گونه نشان داد که چهل و شش درصد از مواد شیمیایی که در موشهای صحرایی ایجاد سرطان کردند، برای موشهای خانگی سرطانزا نبودند. پس وقتی گونه هایی بسیار نزدیک مانند موش خانگی و موش صحرایی بطور یکسان به سرطان دچار نمی شوند، شگفت آور نیست که بدانیم از بیست ماده ی شیمیایی که در انسان ها سرطانزا نیستند، نوزده تای آنها حیوانات را به سرطان دچار کردند.

 

بنیاد ملی سرطان در آمریکا، موشهایی را که در بدنشان چهل و هشت نوع سرطان انسانی رشد داده بود، با یک دوجین داروی ضد سرطان که کاربرد آنها در انسان ها برای درمان این سرطان ها سودمند شناخته می شود، زیر تیمار قرار داد. در مورد سی نوع از چهل و هشت گونه سرطان، دارو کارگر نیفتاد. شصت و سه درصد از مدل های موشی نتیجه ی نادرست ارائه دادند.
همچنین بنیاد ملی سرطان یک پژوهش بیست و پنج ساله ی کلان انجام داد که در آن چهل هزار گونه ی گیاهی برای یافتن ترکیبات ضد توموری مورد مطالعه قرار گرفتند. در این پژوهش بسیار پرهزینه، دستاوردهای مثبت بسیاری در مدل های حیوانی پیدا شد ولی حتی یک داروی پادسرطانی برای انسان از این پژوهش برنخاست. در نتیجه، بنیاد ملی سرطان اکنون یاخته های سرطانی انسانی را برای پژوهش های غربالی یاخته زهر شناسی بکار می برد.

 

همانگونه که دکتر کلائوسنر، سرپرست بنیاد ملی گفته است : "پیشینه ی پژوهش بر روی سرطان، جستجو برای یافتن درمان سرطان در موشها بوده است...ما دهه هاست که به شیوه های درمان سرطان در موشها دست پیدا کرده ایم. تنها مشکل این است که این درمان ها در انسان جواب نمی دهند. به همین سادگی" .


ترجمه : آرتا ایرانی

منبع : all-creatures.org

آیا داروها بدون اینکه ابتدا روی حیوانات آزمایش شوند قابل اطمینان خواهند بود؟

بله. با حذف فاز آزمایش روی حیوانات، داروها به همین اندازه و چه بسا بیشتر قابل اعتماد خواهند بود. اکنون، داروهای قانونی بیش از مجموع کل داروهای غیر مجاز آدم می کشد.

ابتدا باید بدانید که داروها پس از آزمایش روی حیوانات آزمایشگاهی جهت توزیع، بسته بندی نمی شوند؛ چهار شیوه برای ساخت دارها وجود دارد. دانشمندان با یکی از این روشها آغاز میکنند:

• کشف مواد جدید از طبیعت

• شناسایی یک ارزش متفاوت درمانی در یک داروی موجود

• تغییر دادن ساختار شیمیایی یک داروی مشابه

• طراحی یک داروی جدید از ابتدا بر مبنای عکس العمل های شیمیایی مورد انتظار

وقتی محققان در رابطه با کارایی یک ماده نظریه پردازی کردند، روی حیوانات اعمالش می کنند تا ببینند آیا روی آنها موثر است یا خیر. بازخوردهای زیادی را در مورد کارایی آن ماده روی گونه ی مورد آزمایش دریافت میکنند. نتایج مثبت آزمایشات حیوانی در رسانه های عمومی منتشر می شود و عموما بصورت ناقص تنها به پل ناساخته میان نتایج حیوانات آزمایشگاهی و درمانهای انسانی اشاره میکنند. در این مرحله، هنوز هیچ اطلاعات موثقی درباره اینکه این دارو با انسان چه خواهد کرد در دسترس نیست چرا که متابولیسم ما منحصر به فرد است.

گرچه قرار دادن این مواد در معرض آزمایشات حیوانی با هدف آشکار ساختن آثار مورد انتظار و اثرات جانبی آن بر انسان انجام میگیرد اما در غالب موارد نتایج حاصل روی گونه های مختلف بسیار متفاوت است.


موادی که ممکن است بتوانند جان انسانهای زیادی را نجات دهند تایید نمی شوند چون برای حیوانات مضر هستند. و موادی که حیوانات را علاج کرده تایید میشوند اما به انسانها صدمه می زنند و حتی منجر به مرگ می شوند. به جای ایمنداشت مصرف کننده های انسانی، آزمایش روی حیوانات یک احساس ایمنی واهی و غلط را ایجاد میکند.

ادله این ادعا در هر تقویم دقیق از تاریخ توسعه دارو آشکارا وجود دارد. تعداد زیادی از داروهای رایج امروز از جمله آسپرین، استامینوفن و ایبوپروفن، برای حیوانات بسیار مضر هستند. داروهای مدر به عنوان شالوده درمان پرفشاری خون، قبل از این گرایش دیوانه وار به آزمایشات حیوانی هم بصورت گسترده استفاده میشدند.

بسیاری از این داروها که بصورت ایمن توسط میلیونها نفر استفاده می شوند، امروزه برای عبور از آزمایشات اجباری روی موشها با مشکل مواجه خواهند بود.

یک محقق میگوید: این دغدغه ای موجه است که آزمایشات حیوانی مانعی است جهت بدست آوردن داروهای مورد نیاز ... .

برای تعداد زیاد و قابل توجهی از موجودیت های بیماری، یا مدلهای حیوانی وجود ندارد یا این مدلها بسیار ضعیف هستند. احتمال نادیده گرفتن داروهای مفید وجود دارد چون در مدلهای حیوانی رایج جواب نمی دهند.

تعداد بی شماری از داروهای آزمایش شده روی حیوانات که وارد بازار می شوند بعدها مشکل زا می شوند. کاملا پذیرفته شده است که در حدود 100000 مرگ سالیانه بر اثر داروهای مجاز رخ میدهد و در حدود 15 درصد از پذیرش های بیمارستان ها ناشی از عکس العملهای نامساعد دارویی است.

در یک دهه، بیش از نیمی از تمام داروهای تازه تایید شده یا از رده خارج شدند یا به دلیل آثار جانبی پیش بینی نشده مهلک و شدید مجددا توسط FDA برچسب گذاری شدند. و تمامی این داروها آزمایشات حیوانی گسترده ای را پشت سر گذاشته بودند!

آشکارا، پروتکل آزمایشات حیوانی به ضرر سلامت انسان عمل میکند. همچنین، اعتبارات ارزشمند تحقیقات را از متدولوژی های آزمایشی مستحم انسان محور منحرف میکند.


ترجمه : فاطمه ن.

منبع : all-creatures.org

ابزارهای جايگزين (Alternatives)


ابزارهای جايگزين چه هستند؟


ما ابزارهای جايگزين را به عنوان كمكهاي آموزشي يا دستاوردهاي آموزشي كه جايگزين استفاده مضر از حيوانات مي‌شود يا آموزش بدون درد موجود را كامل مي‌كند تعريف مي‌كنيم.

آموزش با شفقت در علوم زيستي اين است كه:

* آموزش مترقي كه اهداف آموزشي آن توسط روشهاي جايگزين صورت ميگيرد.

* جايي كه حيوانات از آزار آزاد هستند و دانشجويان آزادي وجدان دارند.

* آموزشی که مشوق دستورات آسمانی و احترام به ارزش زندگی است.




مدل‌ها و شبيه‌سازها


اين‌ها شامل مد‌ل‌ها‌ي ارزان و وسايل آموزش جراحي مي‌شود تا مانكن‌هاي كامپيوتري مدل‌هاي پايه مي‌توانند براي مطالعه آناتومي بكار روند و يا يادگيري خوب استعمال حيوانات را بدون استرس حيوانات و اضطراب دانشجويان تسهيل كنند تنوع وسايل آموزش جراحي شامل مدل‌هايي از پوست، ارگان‌هاي داخلي و اعضا مي‌شود كه مي‌تواند فرصتهايي براي دانشجو فراهم كند تا مهارتهاي پايه شامل هم‌ آهنگي چشم است، استفاده از وسايل و تكنيك‌ها مانند بخيه را به خوبي ياد بگيرند. وسايل آموزش ارگان زائد به استفاده از بافت حقيقي در كار اجازه مي‌دهد. محصولات پيچيده‌تر شامل مانكن‌هايي براي آموزش مهارتهاي IV، لوله‌گذاري و كاتاتر گذاشتن حيوانات و مراقبت ‌هاي ويژه از احيا تا تخليه مايع پلور مي‌شود. مانكن‌هاي كامپيوتري درجه ديگري از پيچيدگي و حمايت به آموزش موثر دانشجويان مي‌افزايد.



فيلم و ويدئو


غير فعال اما موثر به عنوان بخشي از روند آموزش فيلم و ويدئو مي‌تواند زمينه خوبي بدهد و يك ابزارهای جايگزين بصري با كيفيت فراهم كند. ويدئوهايي كه از تشريحات حرفه‌اي تهيه شده‌اند اطلاعات بيشتري به دانشجويان مي‌دهند تا تشريحي كه توسط خود دانشجو انجام مي‌شود و مي‌تواند براي استفاده دانشجوياني كه چنين مهارتهايي را قبل از تشريح اجسادي كه از راه‌ اخلاق تهيه شدند نياز دارند استفاده شود.



شبيه سازی چندرسانه ای کامپيوتری


فرصتهاي مرتبط با گسترش نرم‌افزار كامپيوتري در ارتباط با آموزش موثر علوم زيستي بطور زيادي در طي سالهاي اخير افزايش يافته. از تشريح مجازي كه دانشجويان مي‌توانند روي صفحه انجام دهند گرفته تا شبيه‌سازهاي كاملاً واقعي از تكنيك‌هاي كلينكي با ابزارهاي سه بعدی و لمس كردني فرصتها تنها با مرزهاي تكنيكي و پنداري محدود شده‌اند. يادگيري همراه كامپيوتر همچنين مي‌تواند عمق و پهناي بيشتري به تجربه يادگيري بيفزايد. براي مثال مورفولوژي بين گونه‌ها مي‌تواند با كليك موس كامپيوتر مقايسه شود و يا بافت شناسي و ساير درسهاي مرتبط با جلسات علمي.

يك تصوير به سادگي بزرگ يا كوچك مي‌شود، دستگاه عصبي و گردش خون ناپديد مي‌شود يا به صورت سه بعدی مشخص مي‌شود، ماهيچه‌ها تحريك مي‌شوند، كيفيتهايي چون كدري ارگان‌ها كنترل مي‌شوند تا بيشتر ارتباط ميان ساختمان‌ها درك شود. تجربه حسي افزايش يافته و درجه كنترل در نرم‌افزار جديد از يادگيري موثر حمايت مي‌كند، بعضي برنامه‌ها شامل آزمايشگاههاي مجاري مي‌شوند با انتخاب‌هايي براي كار كردن در آزمايشهاي مختلف. دانشجويان مي‌توانند در قدم‌هاي خود كار كنند بخشي از آزمايش را تكرار كنند و از ماده حامي تا زمانيكه اطمينان حاصل كنند كه تكنيك و دانش را آموخته‌اند استفاده كنند. طبيعت متنوع توسعه‌هاي جديد تكنولوژي مي‌تواند جذاب باشد كه به تجربه يادگيري دانشجويان مي‌افزايد و بخش مهمي از آموزش رسمي آنها براي تخصص مي‌باشد كه فن آوری اطلاعات و مهارتهاي كامپيوتري نقش مهمي بازی خواهند كرد.



آزمايش روي خود دانشجو



براي جانورشناسان و دانشجويان پزشكي و دامپزشكي نمي‌توان بر اهميت آزمايش روي بدن زنده تاكيد بيش از حد كرد. يادگيري موثر از روندهاي فيزيولوژيكي تنها با چند آزمايش روي بدن بدست مي‌آيد. آزمايش روي خود دانشجو يك ابزار جايگزين غير تهاجمي است. بدن انسان البته موضوع مرتبط با دانشجويان پزشكي است و آزمايش روي خود در خيلي از موسسات به عنوان تمرين نرمال استفاده مي‌شود. ولي بدن انسان مي‌تواند در تمام علوم زيستي استفاده شود چنين تمريناتي شامل آزمايشات ساده مانند خوردن ويورتيك يا انجام آزمايش و سپس اندازه‌گيري تغييرات فيزيولوژيكي و بيوشيميايي تا آزمايشات پيچيده‌تري از قبيل اندازه‌گيري سرعت هدايت عصبي با وسايل آزمايش روي خود وصل شده به نرم‌افزار مناسب كامپيوتري مي‌باشند. شركت زياد و دلبستگي چنين آزمايشاتي آنها را شديداً به ياد ماندني و لذت بخش مي‌كند.



اجساد حيوانات كه به صورت اخلاقي تهيه شده اند


ابراي بسياري از دانشجويان جانورشناسي و تمام دامپزشكان آينده مطالعه آناتومي بدون مقداري كار كردن بر روي حيوان و بافت حيوان كامل نمي‌شود. مشابهاً براي جراحي آموزش اگر آزمايش واقعي بر روي بافت حقيقي اجرا نشود كافي نخواهد بود. البته ابزارهای جايگزين هايي كه بدون كشتن و آزار حيوانات از راه اخلاقي تهيه شده‌اند براي چنين نيازهايي وجود دارند. به ويژه استفاده از اجساد حيواني كه از راه اخلاقي تهيه شده‌اند اخلاقي تهيه نشده بدين معني است كه حيوانات براي تهيه اجساد و بافت براي تمرين عملي نگهداري و كشته نشوند و مغازه‌اي هم براي چنين استفاده‌اي وجود نداشته باشد. مثالهايي از تهيه اخلاقي شامل حيواناتي مي‌شود كه بطور طبيعي يا در تصادف مردند و يا به دلايل خوب پزشكي كشته شدند. كلينك‌هاي دامپزشكي و مزارع دو منبع خوب بالقوه هستند و بعضي از كالج‌هاي دامپزشكي با كلينك‌ها براي اجساد ارتباط دارند. تعداد زياد تمرينات خصوصي نيز تاكيد بيشتري بر اجساد اخلاقي تهيه شده دارد. مشكلات موسسات اين است كه ارتباط صحيح را ايجاد كند و سازمان‌هاي قابل تحمل براي استفاده موثر از اين منابع را بسازند. همينطور نياز است كه موسسه‌ها نشان دهند كه احترام خواهند گذاشت و بطور اخلاقي از بدن حيوانات همراه سابق كه براي مقاصد آموزشي در اختيار آنها گذاشته شده‌اند استفاده خواهند كرد.



تمرين كلينكي



انتظار مي‌رود كه آموزش دانشجويان پزشكي شامل آزمايش روي بيماران حقيقي باشد و هر چه آزمايش بيشتر باشد ـ در سطح و زمان مناسب ـ آموزش بهتر خواهد بود. از فيزيولوژي تا پاتولوژي و جراحي آموزش شامل بيماران كارآموزي مناسب و واقعي را نشان مي‌دهد. يادگيري بر پايه مشكلات مرتبط با موارد واقعي كلينكي نيز به عنوان يك دستاورد قوي آموزش شناخته مي‌شود. اين پيام به ويژه براي موسساتي مهم است كه كار آزمايشگاهي روي حيوانات هنوز براي آموزش پزشكي استفاده مي‌شود. براي آموزش دامپزشكي كه حيوانات موضوع مرتبط هستند تمرين كلينكي مجدداً يك ابزار جايگزين براي آزمايش روي حيوانات است، خيلي از كالج‌هاي دامپزشكي با كلينك‌هاي دامپزشكي در ارتباط هستند كه چنين آموزشي را فراهم مي‌كند. اين روش آموزشي بسيار نزديكتر به تمرين تخصصي كلينكي كه دانشجو بعد از اتمام تحصيل به آن وارد مي‌شود ارائه ميدهد. يكبار كه دانشجو كار با حيوان و مهارتهاي كلينكي پايه را ياد گرفت مي‌توانند به تدريج تمرينات جراحي را با شاگردي دامپزشك ماهري شروع كنند. دانشجويان همينطور مي‌توانند در اعمال جراحي سودمند ديگر شركت كنند. بطور قطع تمرينات كلينكي به عنوان يك دستاورد براي آموزش نقش دانشجو در تمام مراحل را تامين مي‌كند. از خود جراحي تا مراقبت بعد از عمل و بهبود حيوانات.


آزمايشگاه های in vitro

گسترش سريع و درك تكنولوژي in vitro در تحقيقات و تست نياز به آشنايي دانشجوي ليسانس با تكنيك‌ها دارد. روشهاي in vitro به جاي in vivo مي‌تواند اين تجربه را فراهم كند و بافت حيوانات استفاده شده براي چنين كاري مي‌تواند بطور اخلاقي تهيه شود. به علاوه استفاده از بافت حيوانات در بعضي كارهاي عملي مي‌تواند مستقيماً با مواد گياهي جايگزين شود. براي مطالعه تنفس سلولي و انتقال الكترون ميتوكندري مي‌تواند از مخمر، سيب‌زميني يا چغندر به جاي روش مرسوم استفاده از كبد موش براي مثال تهيه شود.

 

ترجمه : دکتر سپهر شفیع زاده
 
 

کلیپ توقف آزمایش روی حیوانات

کلیپ در رابطه با توقف آزمایش روی حیوانات

با حجم 1.8 مگابایت

از اینجا دانلود کنید


طراح : آرش مدرس



روش های جایگزین آزمایش روی حیوانات

برای دیدن برخی از جایگزین‌ها اینجا را کلیک کنید


از صفحه 135 به بعد این کتاب انواع روش‌های مختلف جایگزین آزمایش روی حیوانات را مشاهده خواهید کرد...



روش‌های جایگزین در وب‌سایتAnimal Learn
لطفا به شماره صفحات در پایین صفحه این سایت توجه کنید


دانشجویان باید از اساتید و دانشگاه‌های خود درخواست کنند که این روشهای جایگزین آزمایش روی حیوانات را تهیه کرده و در اختیار آنها بگذارند.

باید دست در دست هم دهیم و زندگی را به حیوانات که صاحب اصلی آن هستند باز گردانیم



آزمایش روی حیوانات، یک روش کهنه، منسوخ و غیرانسانی

دکتر زرین آذر

برمبنای آمار تقریبی، همه روزه بین 150-100 میلیون حیوان از موش گرفته تا خرگوش، سگ و گربه، خوک و بز و انواع میمون‌ها به طرق دردناک، شکنجه‌آور، غیرانسانی و غیر ضروری تحت آزمایشات مختلف پزشکی، شیمیایی، بیوشیمیایی و بیولوژیکی قرار می‌گیرند.

بسیاری از این آزمایشات هیچگونه نقشی در بهبود سلامتی انسان‌ها نداشته اکثراً به دلایل متفاوت بهره‌گیری‌های مادی و شغلی صورت گرفته و در موارد بسیار زیاد در سلامتی انسان نقش مخرب نیز ایفا می‌کنند.

چرا باید آزمایشات پزشکی برروی حیوانات قطع گردد؟...

متن کامل مقاله را در ادامه مطلب بخوانید


ادامه نوشته

آزمایش بر روی حیوانات، از ابتدا تا کنون

تحقیق و ترجمه : دکتر رامک روشنایی

* * * * * *

تاریخچه آزمایش روی حیوانات :

انجام آزمایش روی حیوانات زنده و انسان ها دارای دیرینه تاریخی می باشد. حدود ۲۰۰۰ سال پیش روی برده ها و مجرم ها ازمایش انجام  می دادند. در عصر حاضر هم با وجود مشکلات اموزشی و اخلاقی و با وجود روشهای پیشرفته و انسانی هنوز هم بطور گسترده در کلاسهای عملی بسیاری از رشته ها از حیوانات زنده برای اموزش و آزمایش استفاده می شود. سالیانه دهها و شاید صدها میلیون حیوان مهره دار و ۵ برابر این تعداد حیوان بی مهره برای تشریح و آزمایش کشته می شوند.

پیمان نامه هلسینکی که به دنبال افشای جنایات هولناک آلمانها در آزمایش بر روی انسان، در سال ۱۹۶۴ میلادی به تصویب رسیده و هرگونه آزمایش بر روی گونه بشر را بدون انجام آزمایشات اولیه بر روی حیوانات، در بعد بین‏المللی قدغن اعلام کرده است .

روشهای آزمایشهای تجربی در قرن ۱۷ توسط گالیله و بیکن کشف شدند. تا قبل از قرن ۱۷ کالبد شکافی حیوان زنده بطور محدود انجام می گرفت. قرن ۱۷ شروع پیشرفتهای علمی در زمینه طب و فیزیک و شیمی بود. بیکن اصرار زیادی روی استفاده از حیوان زنده در تحقیقات داشت. در آن زمان در انگلیس و فرانسه این کار بسیار مرسوم شد. آنها اعتقاد داشتند که حیوان درد را درک نمی کند؛ دکارت، فیلسوف فرانسوی، حیوانات را به ماشینی تشبیه کرد که فریاد آنها چیزی بیش از صدای تیک تیک ساعت معنا نداشت.

در قرن ۱۹ با انقلاب صنعتی که رخ داد انجام آزمایشها شدت گرفت. محققان بطور تمام وقت در آزمایشگاه های مخصوص حیوانات به کار گرفته شدند. دو فیزیولوژیست فرانسوی به نامهای ماگندی و کلود برنارد روشهای جدید علمی با استفاده از حیوان را ابداع و متداول کردند.

در همین زمان بود که جنبشهای ضد کالبد شکافی موجود زنده در انگلستان بطور رسمی شکل گرفت. اکثر ازمایشهای ماگندا قبل از سال ۱۸۴۶ انجام می شد که هنوز داروی بی حسی کشف نشده بود. او هیچ احتیاط و محدودیتی در ایجاد درد در حیوان در نظر نمی گرفت. اغلب آزمایشها در انظار عموم تکرار می شد. هدف آزمايشهای او بررسی کار سیستم عصبی و جذب سموم از بافتهای بدن بود. در یکی از نمایشها که در لندن انجام می داد آنقدر حیوان را دچار زجر و درد و شکنجه کرد که صدای خشم و اعتراض مردم در آمد. این اتفاق منجر شد به اینکه مجلس انگلیس به فکر ایجاد قوانینی برای کنترل آزمايش روی حیوان افتاد که البته ۵۰ سال بعد این قانون تصویب شد.

نه تنها مردم بلکه دانشمندانی مانند چارلز بل اناتومیست انگلیسی نیز با کارهای ماگندا مخالفت کردند. در سال ۱۸۳۹ در London medical Gazette بحث اخلاقی کردن آزمايشها و نظریه نوین روشهای جایگزین مطرح شد. در سال ۱۸۹۰ پزشکی انگلیسی بنام Alfred perry از دانشکده دامپزشکی نزدیک پاریس دیدن کرد و گزارشی در  The lancetبه این قرار نوشت:

دانشجويان مهارتهای جراحی را روی اسبهایی که به هوش بودند انجام می دادند. اسبها و قاطر های از کار افتاده را هر هفته از ۹ صبح با جراحی های کوچکتر از ناحیه گردن و پا و دم شروع کرده تا اواسط روز به جراحی های جدی تر مانند قطع اعصاب و Firing and lithotomy سوزاندن با آهن داغ و برداشتن سنگ می رسیدند. کلاس تا ۵ عصر ادامه داشت و در آخر اگر حیوان از درد و خونریزی نمرده بود او را به داخل حیاط کشیده و از بین می بردند.

پری معتقد بود که انجام این کارها دانشجو را سنگدل و  وحشی و فاسد الاخلاق  می کند. بعد از اعتراض پری تا مدتی اکادمی طب فرانسه دستور داد تا دانشجوها روی اسبهای مرده تمرین کنند. البته این دستور بعدا لغو شد.

اولین کتاب مربوط به آزمايشگاه های فیزیولوژی بنام Hand book for the physiologists در ۱۸۷۳ به چاپ رسید که حاکی از استفاده وسیعی از حیوانات در آزمایشها بود که با اعتراض شدید مردم روبرو شد.

 

متن کامل مقاله را در ادامه مطلب بخوانید

ادامه نوشته

اسلاید

فایل پاورپوینت آزمایش بر روی حیوانات

طراح : آرش مدرس

 

 دریافت فایل :

2.2 مگابایت

کلیک کنید


 

آزمایش روی حیوانات و اخلاق




چرا آزمایش روی حیوانات با اخلاق منافات دارد؟

هر کس با حیوانات زندگی کرده باشد، به خوبی می​داند که حیوانات نیز مثل انسان​ها موجوداتی عاطفی هستند که می​توانند احساس کنند، بترسند، لذت ببرند و زیر درد و شکنجه یا در اسارت رنج بکشند. به همین دلیل، شکنجه، آزار و کشتار حیوانات به همان اندازه با اخلاق منافات دارد که کشتار و شکنجۀ انسان​ها. آزمایش روی حیوانات نه تنها آزادی و زندگی حیوانات را از آنها می​گیرد بلکه ارزش آنها را در حدّ دستگاه​های اندازه​گیری یا دستمال​هایی که پس از مصرف دور انداخته می​شوند پایین می​آورد.

این فکر که سلامتی بشر می​تواند روی شکنجه و کشتار میلیاردها حیوان بی​گناه پایه​ریزی شود، توهّمی پوچ است. در واقع، بزرگترین دغدغۀ فکری علم و مخصوصاً علوم پزشکی بایستی رعایت اخلاق باشد. آزمایش روی حیوانات و نظام پزشکی مبتنی بر اخلاق هرگز نمی​توانند در کنار همدیگر قرار گیرند. در دهه​های اخیر گروه​های زیادی از پزشکان مسئول به مبارزه در برابر آزمایش روی حیوانات پرداخته​اند چرا که معتقدند آزمایش روی حیوانات نه کارآمد است و نه اخلاقی.

 

آیا مثلاً جان یک کودک باارزش​تر از چند موش یا میمون نیست؟

هیچ تناظر یک به یک و یا حتی چند به یکی بین جان حیوانات آزمایش شده و جان یک بیمار وجود ندارد. آزمایش روی یک حیوان برای پیدا کردن یک درمان نیست بلکه به این منظور انجام می​شود که "شاید" "شاید" "شاید" راهی برای قسمت کوچکی از یک مسئله پیدا شود. هنگامی که محققی روی یک حیوان آزمایش می​کند، این آزمایش تنها یک نتیجۀ قطعی دارد: شکنجه و در نهایت مرگ حیوان. ولی هیچ آزمایشی وجود ندارد که باعث نجات جان یک نفر شود. در واقع، کسانی که روی حیوانات آزمایش می​کنند، امیدوارند که با انجام ده​ها و صدها و شاید هزاران آزمایش به قسمت کوچکی از یک راه حل برسند.

در سال ۱۸۸۰ لوئی پاستور، میکروب سیاه​زخم را به یک گوسفند تزریق کرد تا تئوری میکروب خود را ثابت کند. او می​دانست که با تزریق این آمپول به چه هدفی می​رسد چون سال​ها در این باره تحقیق کرده بود ولی زمان ما، زمان لوئی پاستور نیست. در هر آزمایشگاه، سال​ها صدها و هزاران حیوان به انواع و اقسام مواد شیمیایی و سمّی آلوده می​شوند تا "شاید" تصادفاً یک نقطۀ مبهم از میلیو​ن​ها نقطۀ مبهم علم پزشکی روشن شود. در پزشکی امروز، هیچ تناظر یک به یک یا حتی صدها و هزاران به یک بین یک آزمایش و یک درمان وجود ندارد.

 

 

 

آیا کمک به موسسات تحقیقاتی که برای نجات چند هزار انسان چند حیوان را فدا می​کنند، اشتباه است؟

بیایید تنها برای یک لحظه این واقعیت را فراموش کنیم که آزمایش روی حیوانات در اکثریت قریب به اتقاق مواقع بی نتیجه هستند و تنها روی جنبۀ اخلاقی قضیه تمرکز کنیم. آیا شما به یک موسسۀ تحقیقاتی که روی چند کودک یتیم عقب​افتاده آزمایش می​کند کمک مالی می​کنید تا جان هزار نفر را نجات دهید؟ آیا کم​هوشی و بی​سرپرست بودن این کودکان و این واقعیت که نه خودشان می​توانند از خود دفاع کنند و نه کس دیگری از آنها دفاع می​کند، این حق را به کسی می​دهد که آنها را زندانی و شکنجه کند تا روش درمان هزار نفر مبتلا به نوعی بیماری را پیدا کند؟ اگر جواب شما به این سوال منفی است، چرا در اشتباه بودن کمک به موسسات تحقیقاتی که روی حیوانات آزمایش می​کنند، شک می​کنید؟ جان و زندگی هر حیوان ارزش دارد. این واقعیت که آنها به​اندازۀ انسان​ها باهوش نیستند و نمی​توانند از خود دفاع کنند، نه تنها این قضیه را عوض نمی​کند بلکه باید باعث شود ما نسبت به سرنوشت آنها احساس مسئولیت بیشتری داشته باشیم.

 

آیا قسمتی از آزمایش روی حیوانات برای خدمت به دامپزشکی نیست؟

سوال این نیست که نتیجۀ آزمایش روی حیوانات برای انسان کاربرد دارد یا برای حیوان؟ آزمایش روی حیوانات برای هر کاربردی غیر اخلاقی است. اگر بگوییم حیوانات بی سرپرست باید رنج بکشند تا حیواناتی که سرپرستی دارند راحت​تر زندگی کنند، مثل این است که بگوییم کودکان یتیم باید فدای آسایش و سلامتی کودکان خانواده​دار شوند. تمام بحث​های مربوط به استفاده از روش​های تحقیقاتی جایگزین، در مورد دامپزشکی و داروسازی حیوانی نیز صادق است تنها با این تفاوت که مثلاً اگر قرار است دارویی برای سگ​ها به بازار عرضه شود، مسلماً تحقیقات کلینیکی نهایی بایستی روی سگ​هایی که از همان نوع بیماری رنج می​کشند انجام شود.


منبع

آزمایش روی حیوانات و قانون

آزمایش روی حیوانات و قانون


آیا قانون از آزمایش روی حیوانات حمایت می​کند؟

در بیشتر کشورها آزمایش روی حیوانات در موارد زیر مجاز است:

  • پیشگیری، تشخیص و درمان بیماری​ها
  • تشخیص موارد خطر برای محیط زیست
  • آزمایش مواد و محصولات از نظر بی​خطر بودن برای سلامتی حیوان و انسان
  • تحقیقات زیربنایی

 

همانطور که مشخص است، هر نوع آزمایش روی حیوانات به نوعی قابل توجیه است. مثلاً اگر گروهی از محققان بخواهند بدانند که مغز شامپانزه​ها چطور کار می​کند یا سبیل گربه​ها چه نقشی در رفتار آنها بازی می​کند، می​توانند این نوع آزمایشات را در دستۀ "تحقیقات زیربنایی" طبقه​بندی کنند در حالی که تقریباً هیچ یک از تحقیقات زیربنایی نتیجۀ کاربردی برای انسان ندارند و تنها برای ارضاء کنجکاوی محققان انجام می​شوند. این در حالی است که میلیون​ها حیوان هر ساله در سرتاسر دنیا زیرشکنجۀ روحی و جسمی این آزمایشات می​میرند و بودجه​های بسیار هنگفتی به این آزمایشات تعلق می​گیرد.

 

چرا قانون برخی از آزمایشات را الزامی می​داند؟

سال ​ها قبل حیوانات به عنوان مدل انسان پذیرفته شدند در نتیجه اگر دارو یا ماده​ای روی حیوانات اثر سوء داشت نمی​توانست مورد استفادۀ انسان قرار گیرد. در دنیای امروز، قانون با الهام از این طرز فکر، آزمایش مواد دارویی وغذایی، یافته​های ژنتیکی، مواد عفونت​زدا و آفت​کش​ها روی حیوانات را الزامی می​داند. این در حالی است که بی​خطر بودن یک ماده در آزمایشات حیوانی، بی​خطر بودن آن برای انسان​ها را تضمین نمی​کند. به همین ترتیب ممکن است ماده​ای که در آزمایش روی گونه​های خاص حیوانات مضر تشخیص داده شده است، روی انسان نتیجۀ مثبت داشته باشد. از طرف دیگر، برای تست این مواد روش​های دیگری وجود دارند. برای مثال تا سال ۲۰۰۴ در کشور آلمان هر ساله ۵۰.۰۰۰ ماهی در آزمایشات مربوط به پس​مانده​ها و زباله​های کارخانه​جات که قرار بود به داخل آب​ها سرازیر شوند تلف می​شدند. در نتیجۀ پی​گیری مداوم گروه​های حمایت از حقوق حیوانات از سال ۲۰۰۴ برای آزمایش این مواد سمّی به جای ماهی​ها از تخم ماهی​ها استفاده می​شود.

خوشبختانه با پی​گیری مداوم فعالان حقوق حیوانات در کشورهای اروپایی از سال ۲۰۰۹ آزمایش روی حیوانات برای تولید مواد آرایشی-بهداشتی ممنوع شده است. متاسفانه در سایر نقاط دنیا آزمایش مواد شیمیایی مورد استفاده در لوازم آرایشی-بهداشتی همچنان مجاز است.

 

 اگر آزمایش روی حیوانات ضروری یا کارآمد نیست، چرا قانون از آن حمایت می​کند؟

قوانین از آسمان نازل نمی​شوند. هر قانون نتیجۀ کشمکش سخت میان لابی​های مختلف است و لابی طرفدار آزمایش روی حیوانات در کشورهای مختلف بسیار قوی است. تنها در کشور آمریکا بدون در نظر گرفتن خرچنگ​ها، مارها و حشرات هر ساله ۱۱۵ میلیون حیوان در آزمایشات مورد استفاده قرار می​گیرند. این بدان معنی است که ۱۱۵ میلیون حیوان بایستی پرورش داده شوند یا شکار شوند و به آزمایشگاه​ها منتقل شوند، همچنین سالیانه ده​ها میلیون قفس یا جعبه باید ساخته شود... بنابراین، آزمایش روی حیوانات یک صنعت چندمیلیارد دلاری است و لابی​های حامی آزمایش روی حیوانات برای حفظ بقای خود تبلیغات سرسام آوری به راه می​اندازند تا از برگشتن نظر مردم خودداری کنند مثلاً ۳۰ سال است که وعدۀ داروی مبارزه با سرطان یا ایدز را می​دهند در حالی که پیشرفت آنها در این زمینه​ها بسیار بسیار ناچیز بوده است. مبارزه با چنین لابی بزرگی نیاز به سرمایۀ عظیم و حمایت همه​جانبۀ مردم و سیاستمدارانی دارد که برای حقوق حیوانات ارزش قائل هستند.

  

 

 

آزمایش روی حیوانات چقدر هزینه دارد و چه کسی این هزینه​ها را پرداخت می​کند؟

غالب بودجۀ اختصاص داده شده به آزمایش روی حیوانات از مالیات و بیمۀ پرداخت شده توسط شهروندان تامین می​شود.

هزینۀ انجام آزمایشات در کشورهای مختلف متفاوت است مثلاً هزینۀ ساخت یک آزمایشگاه در کشور آلمان بین ۲۵ تا ۳۱ میلیون یورو است و هزینۀ سالیانۀ خود آزمایشات به طور متوسط ۱.۲۶ میلیارد یورو  برآورد می​شود.

این در حالی است که این مبلغ می​توانست صرف آگاهی​رسانی به مردم و توصیۀ روش​های پیشگیرانه شود. مثلاً در کشور آلمان هر ساله برای درمان بیماری​های مربوط به چاقی ۱۰ میلیارد یورو، برای درمان بیماری​های مربوط به مصرف دخانیات ۷۰ میلیارد یورو، برای درمان بیماری​های مربوط به تغذیۀ نادرست ۷۱ میلیارد یورو هزینه می​شود. تحقیقات نشان داد​ه​اند که ۷۰-۵۰ درصد داروهای تجویز شده هیچ تاثیر مثبتی در درمان بیماری​ها ندارند و برای درمان اثرات جانبی این داروها مبالغ بسیار هنگفت دیگری پرداخت می​شود.


منبع

تاریخچۀ آزمایش روی حیوانات

تاریخچۀ آزمایش روی حیوانات


اولین کسی که روی حیوانات آزمایش کرد، پزشک یونانی، آلکمایون بود (قرن پنجم قبل از میلاد مسیح) ولی در میان پزشکان یونانی او تنها یک استثنا بود چون طب یونانی بر مشاهدات کلینیکی و تجربیات شخصی پزشکان استوار بود.

گالن (۲۰۱-۱۳۰) پدر زنده​شکافی بود. او آناتومی و فیزیولوژی حیوانات زندۀ شکافته شده مثل خوک​ها و میمون​ها را بررسی می​کرد و نتایج مشاهدات خود را بدون تردید روی انسان​ها اعمال می​کرد. نتایج آزمایشات و باورهای او تا پایان قرون وسطی اساس طب غربی را تشکیل می​دادند. او معتقد بود زنان دو رحم دارند: یکی برای به دنیا آوردن دختر و دیگری برای به دنیا آوردن پسر. چرک برای درمان بیماری​ها مفید است و میوه مضّر. ادرار مستقیماً از رگ​​ها به بیرون جریان دارد و ... از آنجا که در قرون وسطی کلیسا از کالبدشکافی مردگان جلوگیری می​کرد، پزشکان از حیوانات زنده برای کشف​های آناتومی استفاده می​کردند.

فیلسوف فرانسوی، رنه دکارت (۱۶۵۰-۱۵۹۶) با نگارش کتاب "من فکر می​کنم پس وجود دارم" راه را برای آزمایش روی حیوانات هموارتر کرد. او در این کتاب از حیوانات به عنوان ماشین​های رفلکس بی​شعور و بی​احساس نام برد و ناله​های حیوانات از شدت درد را به چلق چلوق یک ماشین تشبیه کرد.

اما کسی که باعث شد آزمایش روی حیوانات قسمت جدایی​ناپذیر علم تلقی شود، فیلسوف فرانسوی ، برنارد کلاده (Bernard Claude) بود. او که هیچ تفاوتی بین ماشین و حیوان قائل نمی​شد، پای روش​های تحقیقاتی شیمی و فیزیک را به علم فیزیولوژی (مطالعۀ کارکرد بدن) باز کرد. نتایج آزمایشات وی روی حیوانات زنده، چه درست و چه نادرست، طرفداران بسیاری داشت. روش​های پیشنهادی او باعث شد بسیاری از موسسات تحقیقاتی به آزمایش روی حیوانات رو آورند و پول​های هنگفتی به طرف این صنعت نوپا سرازیر شوند. در همان زمان، بسیاری با این نوع تحقیق به مخالفت برخاستند ولی متاسفانه این مخالفت​ها به نتیجه​ای نرسیدند. همسر برنارد کلاوه، خانم ماری فرانسیس مارتین، یکی از سرسخت​ترین مخالفان آزمایش روی حیوانات بود و اولین انجمن مبارزه با آزمایش روی حیوانات در فرانسه را پایه​گذاری کرد.

 

در قرن​های اخیر برخی از دانشمندان برای اثبات تئوری​های خود یا آزمایش درمان یا داروهای خاص تنها به صورت موردی و برخی دیگر به صورت گسترده روی حیوانات آزمایش کرده اند:

  • در سال​های ۱۶۰۰، ویلیام هاروی حرکت خون در پستانداران را نشان داد.
  • در سال​های ۱۷۰۰ آنتونه لاویزیر (Antone Lavoisier) برای اثبات آنکه تنفس نوعی احتراق است از یک خوکچه هندی استفاده کرد.
  • در سال​های ۱۸۸۰ لوئی پاستور میکروب سیاه زخم را به یک گوسفند تزریق کرد تا تئوری میکروب خود را ثابت کند.
  • در سال​های ۱۸۹۰ ایوان پاولو (Ivan Pavlov) آزمایش "شرطی شدن" خود را روی سگ​ها انجام داد.
  • در سال​های ۱۸۸۰ و ۱۸۹۰ امیل فون بهرینگ (Emil von Behring) سم دیفتری را از بدن بیماران استخراج کرد و اثر آن را روی خوکچه​های هندی نشان داد. او در سال ۱۸۹۸ با تزریق زهر و پادزهر دیفتری به صورت توام به حیوانات، روش ایجاد ایمنی در مقابل این بیماری را ارائه داد.
  • در ۱۹۲۱ اتو لوئی (Otto Loewi) با آزمایش روی قلب دو قورباغه ثابت کرد که ارتباط عصبی با سلول​های مقصد از طریق سیناپس​های شیمیایی صورت می​گیرد.
  • در سال​های ۱۹۲۰ فردریک بانتینگ (Fredrick Banting) و جان مکلئود (John Macleod) انسولین را از بدن سگ استخراج کردند.
  • در سال​های ۱۹۴۰، یوناس سالک (Jonas Salk) و آلبرت سابین (Albert Sabin) از میمون​ها برای کشف واکسن فلج اطفال استفاده کردند. گفته می​شود، در این آزمایشات ۱۰۰ هزار میمون کشته شدند.
  • در سال​های ۱۹۴۰، جان کادر (John Cader) نمک لیتیم را بر روی میمون​ها آزمایش کرد و از آن برای آرام کردن بیماران روانی استفاده کرد.
  • در سال​ها ی ۱۹۵۰، اولین مادۀ بیهوشی غیر بخاری با آزمایش روی جوندگان، خرگوش​ها، سگ​ها، گربه​ها و میمون​ها به دست آمد.
  • در سال​های ۱۹۶۰، آلبرت ستار (Albert Starr) پس از آزمایش روی سگ​ها عمل جایگزینی دریچۀ قلب را پایه​گذاری کرد.



منبع

نگرش های اخلاقی پیرامون آزمایش روی حیوانات

ما انسانها با هدف نهایی جلوگیری و تسکین آلام و دردهای انسانی، (و احتمالا حیوانی) آزمایشاتی بر روی حیوانات انجام می‏دهیم که باعث درد، آزار، شکنجه و حتی کشته شدن آنها می‏شود، اما آیا ما به عنوان نوع بشر، از نظر اخلاقی اجازه چنین کاری را داریم؟


اصولا سه رویکرد مشخص در رابطه با حیوانات آزمایشگاهی وجود دارد:


1- کنتراکتاریانیسم:


اگر من با همنوعان خود به بدی رفتار کنم آنها هم در پاسخ با من به بدی رفتار خواهند نمود. در مقابل، اگر من بخشی از جامعه حیوانات را در آزمایشات دردناک به کار گیرم، بقیه اعضاء این جامعه نسبت به من عکس‏العملی نشان نخواهند داد، لذا من فقط تا حدی با حیوانات خوب رفتار می‏کنم که به نفع خودم باشد.
این دیدگاه انسان محور (که در حال حاضر دیدگاه عموم جامعه است) منافع انسان را در اولویت قرار می‌دهد و برای رسیدن به هدف که همانا منافع انسان (کم شدن آلام انسان) است هر کاری را توجیح می‌کند. در این دیدگاه محافظت از حیوانات، بستگی به رابطه آنها با انسان دارد: چون انسانها به برخی حیوانات علاقه بیشتری دارند (مانند سگ و گربه) محافظت از حقوق برخی حیوانات نیز بلحاظ اینکه در نهایت باعث رضایت برخی انسانها می‌شود مورد توجه قرار می‌گیرد.
مثلا به همین خاطر است که کشتار دسته جمعی موشها نسبت به کشتار یک سگ برای جامعه کمتر غیراخلاقی بنظر می‌رسد.
یا در مثالی دیگر نگهداری از حیوانات گوشتخوار مثل سگ و گربه محافظت یک گونه (گوشتخوار) در مقابل حیوانات کشته شده (مرغ‌ها و گاو و گوسفندان) جهت تهیه غذای گونه اول می‌باشد.



2- فایده‏ گرایی:


فایده‌گرایان مفهوم هر منفعتی را با این دو کلمه می‌سنجند: لذت / آزردگی
یعنی هر آنچه که باعث لذت و کم کردن آزردگی شود صرف نظر از اینکه در رابطه با انسان یا غیرانسان باشد مورد تایید فایده‌گرایان قرار دارد. این اصل همانگونه که در مورد نسل بشر صدق می‏کند، راجع به سایر گونه‏های حیوانات نیز صادق است: چنانچه موجودی دچار رنج باشد، عدم توجه به این رنج و ناراحتی، از نظر اخلاقی توجیه‌پذیر نیست.
پس هر کار با میزان مضرات و منافعش مورد قضاوت قرار می‌گیرد.
اما آیا آزمایش روی حیوانات مضراتش بیشتر است یا منافعش؟
زمانی که یک گربه خانگی، واکسن Fiv را دریافت می‏کند، در حقیقت منفعتی را به دست می‏آورد که از تحقیقات ایمونولوژی انجام شده بر روی سایر گربه‏ها حاصل گردیده است. بنابراین برای اینکه تشخیص دهیم آیا یک آزمایش حیوانی، از نظر اخلاقی توجیه‏پذیر است یا نه، گاهاً لازم است دو گروه حیوانات (یا انسان) را در نظر آوریم: گروهی که در طول انجام آزمایش منافعشان قربانی می‏شود و گروه دیگری که از نتایج آزمایشات بهره می‏برند.
نتیجه این که: فداکردن منافع حیاتی یک حیوان، تنها زمانی قابل قبول است که به تبع آن نتایج فوق العاده مهمی عاید شود. که در این صورت خیلی از آزمایشات بخاطر منافعی که هم برای علم پزشکی و هم برای علم دامپزشکی دارند قابل قبول خواهند بود. چون با قربانی کردن عده‌ی معدودی حیوان جان تعداد بیشماری را در آینده نجات خواهیم داد.
فایده‌گرایان طرفدار اصلاحات هستند: آنها اعتقاد دارند که اگر در آزمایشات کم کردن درد و رنج با مواد بی‌حسی و یا کم کردن تعداد حیوانات مورد آزمایش صورت پذیرد انجام این آزمایشات اخلاقی‌تر خواهد بود.


3- نگرش حقوقی:


مشخص است که فایده‏ گرایان در مورد رفاه حیوانات، با این موجودات دارای حس و ادراک بسان ابزاری محض رفتار می‏کنند. فایده‏گرایان معتقدند که چنانچه فداشدن رفاه یک موجود، موجب کسب رفاه بیشتر برای دیگر موجودات شود، انجام این عمل از نظر اخلاقی موجّه است. نظریه‏پردازان حقوق با این عقیده مخالفند و اعتقاد دارند که رفتار ابزاری با یک موجود زنده واجد احساس، جهت رسیدن به هدفی خاص، همواره غیر قابل قبول است.
هر مخلوق هوشیار، رفاه خاص خودش را دارا است که (این رفاه) برای ما واجد اهمیت است، بدون توجه به اینکه چقدر برای دیگران مفید باشیم.
آیا آزمایش روی حیوانات از نظر نگرش حقوقی اخلاقی است؟
تئوری حقوقی در مورد تحقیقات بر روی حیوانات، چیز زیادی برای گفتن ندارد: زمانیکه در یک پژوهش به حقوق حیوانی تجاوز می‏شود، دلیلی برای توجه به منافع احتمالی عاید از آن وجود ندارد. برای آگاهی یافتن از اینکه آیا یک آزمایش از نظر اخلاقی موجّه است، تنها باید پرسید که آیا این کار محترمانه است و شأن و مقام اخلاقی حیوان به عنوان یک موجود زنده محفوظ می‏ماند؟
دیدگاه حقوقی قاطعانه طرفدار برانداختن استفاده از حیوانات در علم، می‏باشد. حیوانات بردگان ما نیستند، ما نیز صاحب مطلق آنان نیستیم.
مهم نیست که این آزمایش، در بُعدی وسیعتر، اهمیت فوق‏العاده‏ای جهت بشریت (یا حیوانات) داشته باشد؛ بلکه آزمایش بر روی حیوانات، صراحتاً غیرقابل پذیرش است؛ چراکه در این آزمایشات، با حیوانات به عنوان وسیله‏ای جهت نیل به هدف، رفتار می‏شود.

وضع قانون در مورد تحقیقات بر روی حیوانات در برخی کشورها نظیر انگلستان و دانمارک، بر پایه ترکیب دو نگرش فایده‏گرایی و دیدگاه حقوقی‏ صورت گرفته است. این دیدگاه انجام تحقیقات حیوانی که نوید بخش منافعی برای انسانها و حیوانات هستند را امکان‌پذیر می‏سازد؛ البته این در حالی است که تضمینی راجع به محافظت حیوانات آزمایشگاهی در برابر درد و استرس شدید وجود داشته باشد.